سوئیس نزدیکترین کشور به آرمانهای فلسفه اُرُدیسم
انجمن دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم ونکوور - کانادا
اسفند 1403
مقدمه: چرا سوئیس، اُرُدیسمِ زنده است؟آیا
تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر فلسفهای که آزادی، مردمسالاری و
عدالت را سرلوحه خود قرار داده، در دنیای واقعی پیاده شود، چه شکلی خواهد
بود؟ بسیاری از متفکران آزادیخواه در طول تاریخ جوامعی را آرزو کردهاند
که در آنها انسانها در امنیت، احترام متقابل و خرد جمعی زندگی کنند. اما
کمتر کشوری توانسته این آرمانها را به واقعیت تبدیل کند. یکی از معدود
نمونههای موفق، سوئیس است؛ کشوری که در دل اروپا نهتنها به الگویی از
ثبات، صلح و مردمسالاری تبدیل شده، بلکه نشان داده که چگونه میتوان آزادی
را نه در قالب شعار، بلکه در بطن زندگی روزمره مردم محقق کرد.
سوئیس
کشوری است که توانسته میان سنت و مدرنیته، میان فردگرایی و همبستگی
اجتماعی، میان استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی تعادل برقرار کند. درست
همانگونه که اُرُد بزرگ در فلسفه خود بر این اصول تأکید دارد، سوئیس آنها
را در عمل پیاده کرده است. اما این موفقیت چگونه بهدست آمده است؟ آیا
سوئیس از ابتدا یک کشور پیشرفته و دموکراتیک بود؟ آیا ارزشهایی که امروز
به آنها میبالد، نتیجهی فرهنگ دیرینهاش است، یا حاصل اصلاحات و
تلاشهای پیوستهی مردم آن؟
در این مقدمه، قصد داریم سفری به گذشته و
حال سوئیس داشته باشیم و ببینیم چرا این کشور نمونهای عملی از آموزههای
اُرُد بزرگ است. همچنین، بررسی خواهیم کرد که چه عواملی باعث شده سوئیس به
این درجه از آزادی و دموکراسی برسد و چرا بسیاری از کشورهای دیگر هنوز در
تلاش برای دستیابی به چنین جامعهای هستند.
سوئیس: از گذشتهای پرچالش تا الگویی جهانی
برخلاف
تصور عموم، سوئیس همیشه یک کشور آرام و پیشرفته نبوده است. در قرون وسطی،
این کشور مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، صحنهی جنگها و درگیریهای
داخلی و خارجی بود. اما مردم سوئیس، برخلاف بسیاری از همسایگان خود، تصمیم
گرفتند که بهجای جنگهای قدرت و استبداد، به سمت همبستگی و مردمسالاری
حرکت کنند. این تحول، تدریجی اما مستحکم بود.
در سال ۱۲۹۱، سه منطقهی
کوچک سوئیس — اوری، شویتز و اونتروالدن — پیمانی بستند که پایهگذار کشور
سوئیس شد. این پیمان، تعهدی بود برای همکاری و دفاع مشترک در برابر
قدرتهای خارجی. این رویکرد، بسیار به آموزههای اُرُد بزرگ شباهت دارد که
بر اهمیت اتحاد و همبستگی در برابر ظلم تأکید میکند:
«هیچ آتشفشان، آذرخش و تندری، نیروی سیل انسانهای همدل را ندارد.»
این
اتحاد، کمکم گسترش یافت و با گذشت قرنها، مناطق بیشتری به کنفدراسیون
سوئیس پیوستند. اما نکتهی مهمتر این است که مردم این کشور بهجای تکیه بر
پادشاهان و اشراف، به مشارکت مردمی روی آوردند و ساختاری سیاسی ایجاد
کردند که بر پایهی تصمیمگیری جمعی بنا شده بود.
اصول بنیادین سوئیس و شباهتهای آن با اُرُدیسم
اگر بخواهیم دلایل موفقیت سوئیس را خلاصه کنیم، میتوان آن را در چند اصل اساسی که با فلسفهی اُرُد بزرگ همخوانی دارد، بیان کرد:
آزادی فردی و اجتماعی
سوئیس
یکی از آزادترین کشورهای جهان است. آزادی بیان، آزادی رسانه، و آزادی
انتخاب از مهمترین حقوق شهروندان آن است. هر فردی حق دارد آزادانه زندگی
کند، عقایدش را بیان کند و در سرنوشت کشورش نقش داشته باشد. اُرُد بزرگ نیز
آزادی را ارزشمندترین سرمایهی انسان میداند:
«براستی زندگی، بدون آزادی شرم آور است.»
در
سوئیس، شهروندان نهتنها از آزادی برخوردارند، بلکه آن را مسئولانه به کار
میگیرند. برای مثال، در بسیاری از کشورها، آزادی بیان ممکن است به
هرجومرج رسانهای منجر شود، اما در سوئیس، آزادی با آگاهی همراه است؛ مردم
درک کردهاند که آزادی نهتنها یک حق، بلکه یک مسئولیت است.
مردمسالاری مستقیم و نقش مردم در تصمیمگیری
یکی
از ویژگیهای منحصربهفرد سوئیس، نظام دموکراسی مستقیم آن است. در این
کشور، مردم نهتنها نمایندگان خود را انتخاب میکنند، بلکه در بسیاری از
تصمیمات کلان کشور، از طریق همهپرسی شرکت میکنند. این دقیقاً همان چیزی
است که اُرُد بزرگ دربارهی آن میگوید:
«آزادی را باید شکافت و در مورد هر بخش از آن، نظرخواهی همگانی برپا نمود، چون آزادی، برگردان دیدگاه فاخر مردم است.»
در
حالی که در بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی، مردم تنها هر چند سال یکبار
رأی میدهند و سپس سیاستمداران تصمیمگیری میکنند، در سوئیس، مردم بهطور
مداوم درگیر سیاستهای کشور خود هستند.
همبستگی و احترام به تفاوتها
یکی
از شگفتیهای سوئیس این است که این کشور دارای چهار زبان رسمی (آلمانی،
فرانسوی، ایتالیایی و رومانش) و فرهنگهای متنوعی است، اما همچنان یکپارچگی
ملی خود را حفظ کرده است. این وحدت در عین تنوع، یکی از ستونهای اُرُدیسم
نیز هست:
«آدمهای فرهیخته، آزادیخواه و نیکسرشت میدانند که تفاوتها، فرصتهایی برای یادگیری و رشد هستند.»
در
حالی که بسیاری از کشورها بهدلیل تنوع زبانی و فرهنگی دچار تفرقه و
درگیری شدهاند، سوئیس توانسته از این تفاوتها بهعنوان فرصتی برای تقویت
جامعه استفاده کند. مردم یاد گرفتهاند که به زبانها و فرهنگهای یکدیگر
احترام بگذارند و در کنار هم کار کنند.
مدیریت خردمندانه و مسئولیتپذیری مردم
سوئیس
یکی از بهترین سیستمهای مدیریتی جهان را دارد. این کشور بدون منابع طبیعی
قابل توجه، توانسته با تکیه بر دانش، شفافیت، و کارآمدی، یکی از قویترین
اقتصادهای جهان را بسازد.
این همان چیزی است که اُرُد بزرگ بارها بر آن تأکید کرده است:
«سرزمینهای آباد، در دستان انسانهای خردمند و مسئولیتپذیر ساخته میشود.»
مردم
سوئیس مسئولیت سرنوشت خود را بر عهده گرفتهاند. آنها در سیاستگذاریها
مشارکت دارند، مالیات خود را بهموقع پرداخت میکنند، در برابر فساد
حساساند و وجدان اجتماعی بالایی دارند.
آیا ما میتوانیم؟
سوئیس
نمونهای زنده از جامعهای است که ارزشهای والای آزادی، مردمسالاری و
همبستگی را در عمل پیاده کرده است. این کشور نشان داده که اگر مردمی آگاه و
مسئولیتپذیر باشند، میتوانند بدون نیاز به رهبران مستبد، جامعهای
منسجم، آزاد و پیشرفته بسازند.
اما سؤال اینجاست: آیا دیگر کشورها نیز میتوانند چنین راهی را در پیش بگیرند؟
شاید پاسخ را در کلام اُرُد بزرگ بیابیم:
«تاریخ نشان داده است تا خواستار آزادی نباشیم، کسی آن را به ما نمیدهد.»
آیا ما آمادهایم که خواستن را آغاز کنیم؟
سوئیس: سرزمین کوهها، آزادیهاوقتی
نام سوئیس به گوشمان میخورد، معمولاً اولین تصاویری که به ذهن میآید،
قلههای سر به فلک کشیده آلپ، دریاچههای زلال و ساعتهای دقیق است. اما
فراتر از این زیباییهای طبیعی، روح واقعی سوئیس در ارزشهایی نهفته است که
آن را به سرزمین آزادیها تبدیل کرده است. کشوری که هم به لحاظ جغرافیایی و
هم به لحاظ اجتماعی، قلههای بلند آزادی و استقلال را فتح کرده است. در
این بخش، سفری به قلب این کشور خواهیم داشت تا ببینیم چگونه سوئیس، با تکیه
بر آزادی و همبستگی، به نمادی از اُرُدیسم در دنیای واقعی تبدیل شده است.
کوهها: نماد استقامت و استقلال
کوههای
سر به فلک کشیده آلپ، بیش از آنکه یک ویژگی جغرافیایی باشند، بهنوعی
استعارهای از روحیه مردم سوئیس هستند. این سرزمین، قرنها در میان این
کوهها پنهان مانده بود، از هجوم امپراتوریها در امان ماند و کمکم
استقلال خود را شکل داد. مردم این سرزمین یاد گرفتند برای بقا باید به
خودشان متکی باشند و به کسی جز اراده و همبستگی خودشان امید نبندند.
اُرُد بزرگ میگوید:
«همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادیخواهی باشند.»
این
جمله، دقیقاً توصیفی از تاریخ سوئیس است. مردم این کشور نهتنها در برابر
امپراتوریهای بزرگ زمان خود مانند امپراتوری روم مقدس و هابسبورگها
ایستادگی کردند، بلکه توانستند با اتحاد و خرد جمعی، راهی برای زندگی آزاد
پیدا کنند.
یکی از مهمترین نمادهای این استقلال، داستان معروف «ویلهلم
تل» است. ویلهلم تل، قهرمان افسانهای سوئیس، کشاورزی بود که علیه ظلم حاکم
اتریشی قیام کرد. او به نماد مقاومت و آزادیخواهی تبدیل شد. امروزه
مجسمهی او در لوکارنو و بسیاری دیگر از شهرهای سوئیس، یادآور این است که
آزادی بهسادگی بهدست نمیآید؛ باید برایش ایستاد.
آزادی سیاسی: مردمسالاری در عمل
یکی
از ستونهای اصلی اُرُدیسم، مردمسالاری واقعی است؛ نه در شعار، بلکه در
عمل. سوئیس، نمونهای زنده از دموکراسی مشارکتی است. برخلاف بسیاری از
کشورها که دموکراسیشان به انتخابات نمایندگان محدود میشود، مردم سوئیس
علاوه بر انتخاب نمایندگان، بهطور مستقیم هم در تصمیمات کلان کشور نقش
دارند.
هر سال، چندین همهپرسی در این کشور برگزار میشود — از
تصمیمگیری دربارهی قوانین زیستمحیطی گرفته تا سیاستهای مهاجرت. این
دقیقاً همان چیزی است که اُرُد بزرگ تأکید دارد:
«آزادی یک پروسه ی در هم تنیده و کلان است که برای پیدایش آن، نیاز به همراهی همه مردم یک سرزمین دارد.»
یک
مثال جالب، همهپرسی سال ۲۰۱۶ دربارهی درآمد پایه همگانی بود. سوئیسیها
دربارهی طرحی بحث کردند که به هر شهروند، بدون توجه به وضعیت شغلی، حقوقی
ثابت پرداخت شود. این طرح اگرچه در نهایت رد شد، اما نکته مهم این است که
خود مردم فرصت داشتند دربارهی آینده اقتصادی کشورشان نظر بدهند — چیزی که
در بسیاری از کشورهای دیگر تنها در سطح سیاستمداران و نخبگان مطرح میشود.
آزادی اقتصادی: نوآوری بهجای انحصار
سوئیس
یکی از قویترین اقتصادهای جهان را دارد. اما برخلاف تصور، این موفقیت
صرفاً بهخاطر بانکهای مشهور یا شرکتهای بینالمللی نیست. راز واقعی این
اقتصاد، آزادی و رقابت سالم است.
اُرُد بزرگ میگوید:
«گسترش آزادی های همگانی، زمینه ساز رشد در پهنه فرهنگ و هنر، اقتصاد و صنعت و... می گردد.»
در
سوئیس، دولت بهجای کنترل بیش از حد اقتصاد، شرایط را برای رشد شرکتهای
کوچک و نوآور فراهم میکند. بسیاری از برندهای معروف سوئیسی — از شکلاتهای
لذیذ گرفته تا ساعتهای لوکس — در واقع شرکتهای خانوادگی کوچکی بودند که
در محیطی آزاد و بدون موانع بوروکراتیک رشد کردند.
یک مثال جالب، شرکت
«ویترا» (Vitra) است. این شرکت تولیدکنندهی مبلمان مدرن، از یک کارگاه
کوچک خانوادگی به یکی از معروفترین برندهای طراحی جهان تبدیل شد. رمز
موفقیت آنها، آزادی در نوآوری و رقابت سالم بود.
آزادی اجتماعی: احترام به تفاوتها
سوئیس
کشوری چندزبانه و چندفرهنگی است. مردم در این کشور به زبانهای آلمانی،
فرانسوی، ایتالیایی و رومانش صحبت میکنند — چهار زبان رسمی که در کنار هم
زیبا و هماهنگ هستند.
در دنیایی که اختلافات فرهنگی اغلب به جدایی و
درگیری میانجامد، سوئیس نشان داده که تفاوتها میتوانند بهجای مانع،
فرصتی برای همبستگی باشند.
اُرُد بزرگ میگوید:
«نیرو و شتاب دموکراسی از وجود احزاب و گروه های گوناگون سیاسی و اجتماعی است که در واقع سرپنجه های نیرومند مردم هستند.»
برای
مثال، در ژنو (شهری فرانسویزبان) مدارس بهطور همزمان زبانهای آلمانی و
انگلیسی را آموزش میدهند تا دانشآموزان بتوانند با دیگر بخشهای کشور و
جهان ارتباط بگیرند. این آموزش از کودکی، فرهنگ پذیرش و احترام به تفاوتها
را در ذهن نسلهای جدید نهادینه میکند.
آزادی فردی: مردم، مسئول آزادیشان هستند
یکی
از ویژگیهای جالب سوئیس، اعتماد دولت به مردم است. برخلاف بسیاری از
کشورهای جهان که دولتها قوانین سختگیرانهای برای کنترل مردم وضع میکنند،
سوئیس رویکرد متفاوتی دارد: مردم خود مسئول زندگیشان هستند.
اُرُد بزرگ میگوید:
«آزادی هدیه نیست، مسئولیت است.»
یک
نمونه جالب، سیستم حملونقل عمومی این کشور است. در بسیاری از شهرهای
سوئیس، بلیتفروشی بهصورت خودکار است و معمولاً هیچ کنترلگری برای چک
کردن بلیتها وجود ندارد. فرض بر این است که مردم بهقدر کافی مسئولیتپذیر
هستند که بلیتشان را خودشان بخرند.
نتیجه؟ نرخ تقلب، کمتر از ۳٪ است!
سوئیس، آزادی در عمل
سوئیس
نشان داده که آزادی واقعی، تنها با سخنرانی و شعار بهدست نمیآید. این
کشور، با استقامت در برابر قدرتهای خارجی، ایجاد یک دموکراسی واقعی،
احترام به تفاوتها و پرورش مسئولیتپذیری فردی، به الگویی از اُرُدیسم
تبدیل شده است.
سوئیس ثابت کرده که آزادی، نهتنها یک آرمان دستنیافتنی
نیست، بلکه میتواند به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شود — اگر ما،
مانند مردم این سرزمین، برای آن بجنگیم، آن را بپذیریم و از آن مراقبت
کنیم.
آیا ما هم میتوانیم چنین جامعهای بسازیم؟
«تا آزادی نخواهیم، هیچکس آن را به ما نمیبخشد.» — اُرُد بزرگ
آزادی؛ گوهری که سوئیس پاس میداردآزادی،
کلمهای است که هزاران بار شنیدهایم، اما بهراستی چند بار آن را زندگی
کردهایم؟ در دنیایی که بسیاری از جوامع هنوز برای حداقل حقوق فردی
میجنگند، سوئیس مانند نگینی درخشان، نشان داده که آزادی نهتنها ممکن است،
بلکه میتواند به بخشی از هویت یک ملت تبدیل شود.
سوئیس کشوری است که
آزادی را نهفقط در قانون، بلکه در روح جامعه خود نهادینه کرده است. این
آزادی در همه ابعاد زندگی مردم جاری است: از آزادی بیان گرفته تا آزادی
انتخاب سبک زندگی، مذهب، کار و حتی تصمیمگیریهای سیاسی.
اُرُد بزرگ میگوید:
"براستی زندگی، بدون آزادی شرمآور است."
بیایید ببینیم چگونه سوئیس توانسته است این گوهر گرانبها را حفظ و پاسداری کند.
آزادی بیان؛ سنگبنای جامعه آزاد
یکی
از مهمترین مظاهر آزادی، آزادی بیان است. در سوئیس، مردم آزادانه
میتوانند نظرات خود را بیان کنند — حتی اگر این نظرات برخلاف دولت یا
اکثریت جامعه باشد.
این کشور قانونی دارد که بهوضوح از حق آزادی بیان
دفاع میکند، مگر در مواردی که مستقیماً به خشونت یا نفرتپراکنی منجر شود.
مردم میتوانند بدون هراس از سانسور، دربارهی هر موضوعی — از سیاست گرفته
تا مذهب — صحبت کنند.
مثالی ملموس؟
در سال ۲۰۲۰، یک روزنامهنگار
سوئیسی مقالهای تند و انتقادی دربارهی سیاستهای مهاجرتی دولت نوشت.
برخلاف بسیاری از کشورها که چنین انتقادهایی میتوانند به زندان یا سانسور
منجر شوند، این مقاله به بحثهای عمومی دامن زد و در نهایت، دولت مجبور شد
سیاستهای خود را بازبینی کند.
اُرُد بزرگ میگوید:
"آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادی است."
سوئیس این اصل را عملی کرده است؛ چون آزادی بیان، آگاهی را زنده نگه میدارد و آگاهی، پایهی اصلی آزادی واقعی است.
آزادی سیاسی؛ قدرت واقعی در دستان مردم
سوئیس
تنها کشوری است که دموکراسی مستقیم را به شکلی گسترده و عملی پیاده کرده
است. این یعنی مردم نهتنها نمایندگانشان را انتخاب میکنند، بلکه خودشان
مستقیماً در تصمیمگیریها دخیلاند.
مثلاً اگر یک قانون تصویب شود و
عدهای از مردم مخالف باشند، تنها کافی است ۵۰ هزار امضا جمعآوری کنند تا
یک همهپرسی برگزار شود. در نتیجه، مردم مستقیماً رأی میدهند که آیا آن
قانون اجرا شود یا نه.
یک نمونه جالب از این آزادی سیاسی، همهپرسی
معروف در سال ۲۰۱۴ بود که در آن مردم سوئیس تصمیم گرفتند محدودیتهایی برای
مهاجرت وضع کنند. این تصمیم با مخالفت گستردهای از سوی اتحادیه اروپا
روبهرو شد، اما دولت سوئیس، برخلاف فشارها، به خواست مردم احترام گذاشت.
این همان دموکراسی واقعی است — مردم صاحب سرنوشت خود هستند، نه یک اقلیت قدرتمند.
آزادی اقتصادی؛ میدان رقابت برابر
سوئیس یکی از موفقترین اقتصادهای دنیا را دارد، اما راز موفقیت آن فقط بانکهای مشهورش نیست؛ بلکه آزادی اقتصادی مردم است.
در
این کشور، هر کسی میتواند کسبوکار خودش را راه بیندازد، بدون آنکه با
سدهای بوروکراتیک یا امتیازات خاص برای عدهای محدود مواجه شود.
اُرُد بزرگ میگوید:
"اگر می خواهید سرزمینتان در برابر جهانیان سربلند باشد، پیوسته مشکلات کارگر و کارآفرین را کم کنید."
یک
مثال الهامبخش، داستان «روژه فدرر» — قهرمان تنیس سوئیس — است. فدرر
نهتنها بهعنوان یک ورزشکار موفق شد، بلکه برند شخصیاش را هم راهاندازی
کرد. در سوئیس، او بهراحتی توانست برند پوشاک ورزشی خود را ثبت کند و
گسترش دهد. این موفقیت تنها به لطف سیستم اقتصادی آزاد و عادلانهی سوئیس
ممکن شد.
آزادی مذهبی؛ احترام به باورهای مختلف
درحالیکه بسیاری
از کشورها همچنان با تنشهای مذهبی دستوپنجه نرم میکنند، سوئیس با پذیرش
تنوع دینی، به الگویی در این زمینه تبدیل شده است.
در سوئیس، هر فرد
میتواند به هر مذهبی باور داشته باشد یا اصلاً مذهبی نداشته باشد — بدون
آنکه نگران قضاوت یا سرکوب باشد. دولت کاملاً بیطرف است و هیچ دینی را به
مردم تحمیل نمیکند.
یک مثال ملموس: در ژنو، در کنار کلیساهای قدیمی،
مسجدها و کنیسهها هم بهطور مسالمتآمیز فعالیت میکنند. مردم با باورهای
متفاوت در کنار هم زندگی میکنند، بدون آنکه این تفاوتها باعث جدایی
آنها شود.
آزادی فردی؛ انتخاب سبک زندگی
سوئیس کشوری است که
مردم حق دارند سبک زندگیشان را خودشان انتخاب کنند. دولت در امور خصوصی
مردم دخالت نمیکند و هیچکس را مجبور به پیروی از الگوی خاصی نمیکند.
مثلاً
مردم آزادند در هر شهر یا روستایی زندگی کنند، هر شغلی را انتخاب کنند و
حتی در پایان عمر، در شرایط خاص، حق دارند برای پایان دادن به زندگیشان
تصمیم بگیرند (موضوع بحثبرانگیز اتانازی که در سوئیس قانونی است).
این آزادی فردی، همان چیزی است که اُرُد بزرگ میگوید:
"فلسفه اُرُدیسم باور دارد انسان و آزادی های او شایسته احترام هستند."
نتیجهگیری؛ آزادیای که به سادگی بهدست نیامده است
سوئیس
نشان داده که آزادی، هدیهای از سوی حکومتها نیست؛ بلکه نتیجهی اراده و
مسئولیتپذیری مردم است. آنها فهمیدهاند که اگر آزادی را حفظ نکنند، دیر
یا زود آن را از دست خواهند داد.
این کشور، در عمل ثابت کرده که آزادی
تنها یک شعار نیست، بلکه میتواند به شیوهای از زندگی تبدیل شود — اگر
مردم بهاندازه کافی آگاه، متحد و جسور باشند.
و پرسش نهایی:
آیا ما هم میتوانیم چنین جامعهای بسازیم؟
شاید پاسخ را در این جمله اُرُد بزرگ بیابیم:
"آزادی، میراثی نیست که از گذشتگان به ما برسد؛ آیندهای است که باید برای آن بجنگیم."
دموکراسی مستقیم؛ تجسم خواست مردم"انتخابات
آزاد، تنها راهکار ادامه ماندگاری یک دودمان سیاسی است. بستر افکار عمومی
همچون دریاست، سیاستمداران بدانند هیچ بنایی بر این دریا پایدار نخواهد
بود، مگر آنکه خود را در طول زمان با بسامدهای (امواج) آن همراه سازد...
دموکراسی توانسته به این نیاز افکار عمومی پاسخی مناسب دهد. نیرو و شتاب
دموکراسی از وجود احزاب و گروه های گوناگون سیاسی و اجتماعی است که در واقع
سرپنجه های نیرومند مردم هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
دموکراسی مستقیم،
مفهومی است که اغلب بهعنوان یک آرمان دستنیافتنی در نظر گرفته میشود؛
اما در سوئیس، این آرمان به واقعیت تبدیل شده است. درحالیکه بسیاری از
کشورها بهنوعی دموکراسی نمایندگی وابستهاند — جایی که مردم فقط هر چند
سال یکبار به نمایندگان رأی میدهند و بعد، همهچیز را به آنها واگذار
میکنند — سوئیس راه دیگری را در پیش گرفته است. این کشور به مردمش این
قدرت را داده که در هر لحظه، سرنوشتشان را خودشان رقم بزنند.
بیایید ببینیم این سیستم چگونه کار میکند، چرا موفق است، و چه درسی میتوان از آن گرفت.
دموکراسی مستقیم چیست و چرا اهمیت دارد؟
دموکراسی
مستقیم یعنی مردم نهتنها نمایندگان خود را انتخاب میکنند، بلکه دربارهی
قوانین و سیاستهای اصلی کشور نیز بهطور مستقیم رأی میدهند.
بهعبارتی،
در سوئیس مردم فقط در روز انتخابات «صدا» ندارند؛ بلکه این صدا همیشه
شنیده میشود. آنها میتوانند هر زمان که لازم بدانند، با جمعآوری تعداد
معینی امضا، دولت را مجبور به برگزاری همهپرسی کنند.
اُرُد بزرگ میگوید:
"دموکراسی ارزش فرد و دیدگاه اجتماعی او را بالا میبرد."
این دقیقاً همان چیزی است که سوئیس در عمل پیاده کرده است: هر فرد، مهم و تأثیرگذار است.
چگونه مردم قوانین را تغییر میدهند؟
در سوئیس دو روش برای دخالت مستقیم مردم در سیاست وجود دارد:
ابتکار
مردمی (Popular Initiative): اگر مردم احساس کنند قانون جدیدی لازم است یا
سیاستی باید تغییر کند، تنها کافی است 100 هزار امضا جمع کنند. در این
صورت، دولت مجبور است این موضوع را به رأیگیری ملی بگذارد.
مثال
ملموس: در سال ۲۰۱۸، مردم سوئیس طرحی را پیشنهاد دادند تا مزارع صنعتی را
محدود کنند و حمایت بیشتری از کشاورزی پایدار شود. دولت ابتدا مخالف بود،
اما چون امضاها به حد نصاب رسید، همهپرسی برگزار شد. هرچند مردم در نهایت
به این طرح رأی منفی دادند، اما دولت مجبور شد سیاستهای کشاورزی خود را
اصلاح کند تا خواستههای عمومی را در نظر بگیرد.
مثال ملموس: در سال
۲۰۲۱، دولت سوئیس قانونی برای افزایش مالیات سوختهای فسیلی بهمنظور
مبارزه با تغییرات اقلیمی تصویب کرد. گروهی از مردم احساس کردند این قانون
هزینههای زندگی را بالا میبرد و ۵۰ هزار امضا جمع کردند. نتیجه؟ همهپرسی
برگزار شد و مردم با اکثریت اندکی این طرح را رد کردند. دولت بلافاصله
قانون را لغو کرد و طرح جدیدی با مشورت مردم ارائه داد.
چرا دموکراسی مستقیم در سوئیس موفق است؟
بسیاری از کشورها به این سیستم فکر کردهاند، اما چرا سوئیس توانسته آن را پایدار و موفق نگه دارد؟
فرهنگ
مشارکت: مردم سوئیس از کودکی یاد میگیرند که جامعهشان به حضور فعال
آنها وابسته است. در مدارس بهجای آموزش خشک سیاست، به دانشآموزان یاد
داده میشود که چگونه نظراتشان را بیان کنند، بحث کنند و به توافق برسند.
اعتماد
متقابل: دولت به مردم اعتماد دارد و مردم هم به دولت. این اعتماد دوطرفه
باعث میشود حتی زمانی که نتیجه همهپرسی برخلاف نظر دولت است، مقامات بدون
بهانهتراشی یا سرکوب، به رأی مردم احترام بگذارند.
رسانههای آزاد:
رسانهها در سوئیس مستقل هستند و اطلاعات دقیق و بیطرفانه را به مردم
میرسانند. مردم هم قبل از هر رأیگیری، کاملاً در جریان جوانب مثبت و منفی
قرار میگیرند. اُرُد بزرگ میگوید:
"آگاهی، پایهی دموکراسی است."
نقش مردم عادی در سیاستگذاری
در
بسیاری از کشورها، مردم احساس میکنند که رأیشان تغییری ایجاد نمیکند.
اما در سوئیس، مردم باور دارند که هر رأی واقعاً ارزش دارد.
مثال جالب:
در سال ۲۰۱۹، گروهی از جوانان سوئیسی طرحی را برای افزایش مرخصی پدران به ۲
هفته پیشنهاد دادند (تا پدرها بتوانند زمان بیشتری با نوزادان خود
بگذرانند). با وجود مخالفت اولیه دولت، ۸۰ هزار امضا جمع شد و همهپرسی
برگزار گردید. نتیجه؟ مردم با ۶۰٪ آرا به این طرح رأی مثبت دادند و دولت
مجبور به اجرای آن شد.
دموکراسی مستقیم در برابر پوپولیسم
یکی از
نگرانیهای جهانی دربارهی دموکراسی مستقیم، این است که ممکن است به دام
پوپولیسم بیفتد — جایی که سیاستمداران با وعدههای عوامفریبانه رأی جمع
میکنند.
اما سوئیس نشان داده است که وقتی مردم آگاه باشند و اطلاعات درست دریافت کنند، از این خطر جلوگیری میشود.
اُرُد بزرگ میگوید:
"جامعهای که با آگاهی پیش برود، فریبکاران را کنار میزند."
درسهایی که میتوان از سوئیس گرفت
سوئیس
ثابت کرده است که دموکراسی مستقیم، نهتنها ممکن است، بلکه میتواند به
شکلی پایدار و موفق عمل کند. این کشور نشان داده است که وقتی مردم قدرت
واقعی دارند، احساس مسئولیت بیشتری هم میکنند.
پس پرسش نهایی این است:
آیا ما هم میتوانیم سرنوشتمان را مثل مردم سوئیس، به دست خودمان بسازیم؟
شاید پاسخ را در این جمله از اُرُد بزرگ پیدا کنیم:
"آینده از آنِ ملتهایی است که جسارت بهدستگرفتن سرنوشتشان را دارند."
اتحاد مردم؛ راز قدرت پایدار"هیچ آتشفشان، آذرخش و تندری، نیروی سیل انسانهای همدل را ندارد." — فیلسوف اُرُد بزرگ
وقتی
صحبت از موفقیتهای پایدار یک کشور میشود، معمولاً به اقتصاد قوی،
سیاستهای خردمندانه یا زیرساختهای پیشرفته اشاره میکنیم. اما پشت همهی
اینها، چیزی مهمتر و بنیادیتر نهفته است: اتحاد مردم.
سوئیس نمونهای
بینظیر از کشوری است که باوجود تنوع زبانی، فرهنگی و مذهبی، مردمانش به
طرز تحسینبرانگیزی متحد هستند. این اتحاد نهتنها از بین نرفته، بلکه به
ستون اصلی قدرت این کشور تبدیل شده است.
بیایید ببینیم چطور سوئیس توانسته این همبستگی را حفظ کند و چرا این اتحاد، بازتابی زنده از فلسفهی اُرُد بزرگ است.
تنوع زبانی و فرهنگی؛ مانعی که به فرصت تبدیل شد
سوئیس
کشوری کوچک است که چهار زبان رسمی دارد: آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و
رومانش. هرکدام از این زبانها با فرهنگ و هویت خاص خودشان همراه هستند. در
بیشتر کشورها، چنین تنوعی میتواند به جدایی و اختلاف منجر شود؛ اما سوئیس
نشان داده است که این تفاوتها میتوانند به پلی برای اتحاد تبدیل شوند.
مثال
ملموس: در کانتون (استان) فریبورگ، مردم دو زبان فرانسوی و آلمانی صحبت
میکنند. علائم شهری، مدارس و حتی رسانهها به هر دو زبان فعالیت میکنند.
مردم این منطقه نهتنها زبان همدیگر را یاد میگیرند، بلکه به فرهنگهای
یکدیگر هم احترام میگذارند.
چگونه سوئیس اتحاد را حفظ کرده است؟
سوئیس رازهایی دارد که توانسته این سطح از همبستگی را ایجاد و نگهداری کند:
1. سیستم فدرالی و احترام به محلیگرایی
سوئیس
بهجای تمرکز قدرت در پایتخت، به هر کانتون (استان) خودمختاری داده است.
هر کانتون قوانین، آموزش، زبان و حتی مالیاتهای خودش را دارد. این سیستم
باعث میشود مردم هر منطقه احساس کنند که فرهنگ و هویتشان محترم شمرده
میشود و نیازی به مبارزه برای دیدهشدن ندارند.
مثال ملموس: کانتون
تیچینو که در جنوب سوئیس قرار دارد، به زبان ایتالیایی صحبت میکند. آنها
در عین حال که به زبان و فرهنگ خود پایبندند، به قوانین کلی کشور هم احترام
میگذارند. این همزیستیِ دوگانه میان هویت محلی و ملی، ریشهی اتحاد
آنهاست.
2. آموزش همبستگی از کودکی
در مدارس سوئیس، دانشآموزان
فقط درسهای معمولی مثل ریاضی و علوم را یاد نمیگیرند؛ آنها یاد
میگیرند که چطور در کنار دیگران زندگی کنند، چطور تفاوتها را بپذیرند و
چطور اختلافات را از طریق گفتوگو حل کنند.
اُرُد بزرگ میگوید:
"کودکی که دوستی، همکاری و همبستگی را یاد میگیرد، بزرگسالی آزاد و خردمند خواهد شد."
3. احترام به زبانها و فرهنگهای مختلف
در
سوئیس، هیچ زبانی بر دیگری برتری ندارد. همهی زبانها رسمی و برابر
هستند. حتی رئیسجمهور هم در سخنرانیهایش باید به همهی زبانها صحبت کند.
مثال
ملموس: وقتی در سوئیس انتخابات برگزار میشود، تمام تبلیغات سیاسی به چهار
زبان ترجمه میشود. حتی گزارشهای خبری بزرگ هم به زبانهای مختلف ارائه
میشوند تا هیچ شهروندی احساس طردشدگی نکند.
4. اقتصاد مبتنی بر عدالت اجتماعی
یکی
از دلایل مهم اتحاد مردم سوئیس، اقتصاد منصفانهی آنهاست. فاصلهی طبقاتی
در سوئیس بهشدت کم است و کسی احساس نمیکند نادیده گرفته شده یا از جامعه
طرد شده است.
اُرُد بزرگ میگوید:
"شادی کجاست؟ جایی که همه ارزشمند هستند."
اتحاد در بحرانها؛ آزمون واقعی همبستگی
یک جامعهی متحد، زمانی ارزش واقعیاش را نشان میدهد که بحران پیش بیاید. سوئیس در طول تاریخ بارها این اتحاد را ثابت کرده است.
مثال
ملموس: در دوران همهگیری کرونا، مردم سوئیس بهصورت داوطلبانه به
سالمندان و افرادی که در قرنطینه بودند، کمک میکردند. سوپرمارکتها
محصولات ضروری را به قیمت عادلانه فروختند و دولت با کمک مالی، اجازه نداد
کسی زیر فشار اقتصادی خرد شود.
نتیجهگیری: اتحاد، رمز ماندگاری یک ملت
سوئیس
به ما نشان میدهد که اتحاد، نهتنها یک شعار زیبا، بلکه یک ضرورت واقعی
برای ساختن جامعهای پایدار و قدرتمند است. مردم سوئیس، با پذیرش تفاوتها،
احترام به هویتهای گوناگون، آموزش همبستگی و ساختن اقتصادی عادلانه، موفق
شدهاند کشوری بسازند که حتی در دل بحرانها هم متحد و پایدار باقی بماند.
اُرُد بزرگ میگوید:
"همبستگی مردمی، سنگ بنای ساختن جهانی بهتر است."
پرسش پایانی: اگر سوئیس توانسته به چنین اتحادی برسد، آیا ما هم میتوانیم به آن دست پیدا کنیم؟
احزاب و رسانههای آزاد؛ ستونهای مردمسالاری"احزاب آزاد، ستونهای بالندگی و رشد کشورها هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
در
یک جامعهی دموکراتیک، مردم حق دارند صدای خود را به گوش حاکمان برسانند،
افکارشان را بیان کنند و در انتخاب مسیر کشورشان نقش داشته باشند. اما اگر
این صداها سانسور شوند، اگر مردم به اطلاعات واقعی دسترسی نداشته باشند،
آیا چیزی از دموکراسی باقی میماند؟
سوئیس یکی از بهترین نمونههای
کشوری است که احزاب سیاسی آزاد و رسانههای مستقل، ستونهای اصلی
مردمسالاری آن را تشکیل میدهند. این بخش از کتاب، بهدنبال نشاندادن این
است که چگونه سوئیس با تکیه بر آزادی سیاسی و رسانهای، به الگویی زنده از
فلسفهی اُرُد بزرگ تبدیل شده است.
چندصدایی سیاسی؛ چرا احزاب آزاد مهماند؟
در
بسیاری از کشورها، یک یا دو حزب بزرگ صحنهی سیاسی را قبضه کردهاند و
صدای مخالفان به حاشیه رانده میشود. اما در سوئیس، احزاب سیاسی متنوع و
فعال هستند و هر کدام نمایندهی بخشی از مردماند.
سوئیس بهجای دعواهای
حزبی و حذف رقیب، مدلی از دموکراسی توافقی را پیاده کرده است؛ به این معنا
که احزاب حتی در صورت اختلاف نظر، بهدنبال توافق و سازش میگردند.
مثال
ملموس: شورای فدرال سوئیس (قوهی اجرایی کشور) همیشه از اعضای چندین حزب
مختلف تشکیل میشود. این یعنی حتی حزب مخالف دولت هم در ادارهی کشور نقش
دارد و کنار گذاشته نمیشود.
احزاب؛ راهنمای مردم، نه ابزار قدرت
اُرُد بزرگ میگوید:
"احزاب آزاد، ستون های بالندگی و رشد کشورها هستند. احزاب شایسته، به دنبال تمامیت خواهی سیاسی نیستند".
در
سوئیس، احزاب بیشتر از آنکه بهدنبال کسب قدرت باشند، بهعنوان راهنما و
نمایندهی افکار مردم عمل میکنند. آنها به جای دروغپردازی و هیاهو،
برنامههای اجرایی و راهحلهای عملی ارائه میدهند.
مثال ملموس: حزب
سبزهای سوئیس که طرفدار محیطزیست است، سالها تلاش کرد تا قوانینی برای
حفاظت از طبیعت تصویب شود. وقتی در همهپرسی ۲۰۲۱، قانون جدید مالیات کربن
رد شد، این حزب ناامید نشد و دوباره با طرحهای بهتری به میدان آمد.
رسانههای آزاد؛ نجاتدهندهی حقیقت
"رسانههای براستی آزاد، دشمن همیشگی بزهکارانند چرا که ندای واقعیت هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
رسانهها،
چشم و گوش مردماند. اگر این چشم و گوش فریبخورده یا بسته شوند، مردم در
تاریکی نگه داشته میشوند. در سوئیس، رسانهها بهشدت مستقلاند و اجازه
ندارند دروغپراکنی یا سانسور کنند.
مثال ملموس: در ماجرای رسوایی مالی
یک شرکت بزرگ سوئیسی در سال ۲۰۱۹، رسانهها بدون هیچ فشاری از سوی دولت،
تمام جزئیات را افشا کردند. دولت هم بهجای سرکوب، از این افشاگری حمایت
کرد و اصلاحات لازم را انجام داد.
شفافیت سیاسی؛ مردم، ناظر همیشگی قدرت
در سوئیس، سیاستمداران میدانند که زیر ذرهبین رسانهها و مردم هستند. این شفافیت باعث میشود فساد بهشدت کاهش یابد.
مثال
ملموس: هر نمایندهی پارلمان در سوئیس موظف است تمام درآمدهای جانبی و
حمایتهای مالیای که دریافت میکند را اعلام کند. اگر کسی این کار را
نکند، توسط رسانهها و مردم بهشدت زیر سوال میرود.
حق انتقاد؛ سنگ بنای آزادی بیان
اُرُد بزرگ میگوید:
"جامعهای که از انتقاد بترسد، هرگز پیشرفت نخواهد کرد."
در
سوئیس، هر کسی میتواند از دولت، احزاب، و حتی افراد قدرتمند انتقاد کند —
بدون ترس از مجازات. این آزادی بیان، باعث میشود سیاستمداران همیشه مجبور
باشند پاسخگو باشند.
مثال ملموس: وقتی دولت سوئیس در مدیریت واکسن
کرونا دچار تأخیر شد، رسانهها بهشدت انتقاد کردند. دولت هم بهجای
سانسور، به مردم توضیح داد که مشکل چه بوده و چطور قصد دارد جبران کند.
نتیجهگیری کوبنده: آزادی سیاسی و رسانهای، قلب دموکراسی است
سوئیس
نشان داده است که دموکراسی واقعی، فقط در انتخابات خلاصه نمیشود. برای
داشتن جامعهای آزاد و پایدار، نیاز به احزاب متنوع، رسانههای مستقل و
آزادی بیان است.
اُرُد بزرگ میگوید:
"جامعهای که در آن مردم ندانند چه میگذرد، جامعهای مرده است."
پرسش پایانی: آیا ما هم میتوانیم بهجای سانسور و انحصارطلبی، به سمت آزادی بیان و چندصدایی واقعی حرکت کنیم؟
مسئولیتپذیری مردم؛ کلید آزادی پایدار"آزادی هدیه و کادو نیست، آزادی مسئولیت است و بیشک مردم بیتفاوت، آزادی ندارند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
آزادی
وقتی ارزشمند و پایدار میمونه که مردم فقط مصرفکنندهی آن نباشند، بلکه
خودشون در حفاظت و پیشبردش نقش داشته باشند. سوئیس نمونهای زنده از
جامعهای است که مردمش، نهتنها به آزادی رسیدهاند، بلکه مسئولیت حفظ آن
را هم برعهده دارند.
آزادی؛ نعمتی که نیاز به نگهبان دارد
بسیاری از
جوامع، وقتی به آزادی میرسند، به مرور آن را از دست میدهند؛ چرا؟ چون
مردم فکر میکنند آزادی، چیزی ثابت و همیشگی است و نیازی به تلاش ندارد.
اما سوئیسیها در طول تاریخ یاد گرفتهاند که آزادی، اگر مراقبت نشود،
بهراحتی از دست میرود.
مثال ملموس: در جنگ جهانی دوم، سوئیس با اینکه
درگیر جنگ نشد، اما مردمش داوطلبانه آموزش نظامی دیدند و آمادهی دفاع از
کشور شدند. آنها میدانستند آزادی، فقط زمانی دوام دارد که مردم حاضر
باشند برایش بایستند.
مسئولیت در برابر محیطزیست؛ همگام با طبیعت
سوئیسیها معتقدند آزادی فقط مربوط به سیاست نیست؛ بلکه مسئولیتپذیری در برابر طبیعت هم بخشی از وظیفهی شهروندی آنهاست.
مثال
ملموس: مردم سوئیس بهجای اینکه منتظر باشند دولت مشکل محیطزیست را حل
کند، خودشان پیشقدم میشوند. تفکیک زباله، صرفهجویی در مصرف انرژی، و حتی
شرکت در پروژههای پاکسازی طبیعت، وظیفهی هر شهروند محسوب میشود.
جالبتر اینکه، در برخی شهرهای کوچک، اگر کسی زبالهاش را درست تفکیک
نکند، همسایهها دوستانه به او تذکر میدهند — این یعنی جامعهی
مسئولیتپذیر!
مشارکت مردمی؛ هر رأی یک مسئولیت است
در خیلی از
کشورها، مردم فقط موقع انتخابات سر و کلهشان پیدا میشود و بعدش کار را به
دولت میسپارند. اما در سوئیس، مردم میدانند که رأیدادن تنها آغاز
ماجراست، نه پایان آن.
مثال ملموس: مردم سوئیس در سال چندین بار به
همهپرسیهای مختلف دعوت میشوند. حتی برای تصمیمات بهظاهر کوچک، مثل
ساختوساز یک جادهی جدید یا تعیین بودجهی مدرسهها، مردم رأی میدهند.
حضور پررنگ در این رأیگیریها، نشاندهندهی حس مسئولیت جمعی است.
کار داوطلبانه؛ فرهنگ کمک بیچشمداشت
یکی
از ستونهای پنهان موفقیت سوئیس، فرهنگ کار داوطلبانه است. مردم فقط برای
خودشان زندگی نمیکنند؛ بلکه به جامعهشان هم خدمت میکنند.
مثال ملموس:
در شهرهای کوچک سوئیس، خیلی از آتشنشانها، داوطلب هستند. یعنی بدون
گرفتن حقوق، شبها و روزها آمادهاند تا جان و مال همشهریهایشان را نجات
دهند. این روحیهی ایثار و مسئولیتپذیری، چیزی نیست که با دستور دولت
ایجاد شود — این فرهنگ، از خود مردم میآید.
آموزش مسئولیتپذیری؛ شروع از کودکی
هیچ
جامعهای یکشبه مسئولیتپذیر نمیشود. سوئیس این را خوب میداند و به
همین دلیل، از کودکی به بچهها یاد میدهد که شهروند خوب بودن یعنی چه.
مثال
ملموس: در مدارس سوئیس، علاوهبر درسهای معمولی، دانشآموزان یاد
میگیرند چطور در اجتماع فعال باشند. مثلاً باید پروژههایی انجام بدهند که
به جامعهی محلیشان کمک کند — مثل کاشت درخت، کمک به سالمندان یا حتی
برنامهریزی برای حل یک مشکل شهری کوچک.
نتیجهگیری: آزادی بدون مسئولیت، سرابی بیش نیست
سوئیس
به دنیا نشان داده که آزادی، تنها وقتی دوام دارد که مردم آن را بهعنوان
یک مسئولیت بپذیرند، نه فقط یک حق. جامعهای که فقط انتظار دارد آزادی به
او داده شود، دیر یا زود آن را از دست میدهد.
اُرُد بزرگ میگوید:
"آزادی را باید پاس داشت، همانگونه که جان را."
پرسش پایانی: آیا ما آمادهایم بهجای اینکه فقط از آزادی حرف بزنیم، برای نگهداشتن آن قدمی برداریم؟
نتیجهگیری نهایی: سوئیس و اُرُدیسم؛ الگویی برای آیندهی ما"همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادیخواهی باشند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
در
طول این کتاب، سفری به دل سوئیس داشتیم؛ کشوری که انگار روح اُرُدیسم در
جایجای آن دمیده شده است. از کوههای سر به فلک کشیدهی آلپ تا
کوچهپسکوچههای آرام شهرهای کوچک، از آزادی فردی تا دموکراسی مستقیم، از
اتحاد مردمی تا مسئولیتپذیری اجتماعی — سوئیس نشان داده است که آرمانهایی
که اُرُد بزرگ از آنها سخن میگوید، فقط رویا نیستند؛ بلکه میتوانند به
واقعیت تبدیل شوند.
اما حالا وقت یک پرسش اساسی است: آیا ما هم میتوانیم چنین جامعهای بسازیم؟
آزادی؛ بهدستآوردنی، نه بخشیدنی
یکی
از مهمترین درسهایی که از سوئیس میگیریم، این است که آزادی، هدیهای
نیست که حاکمان به مردم بدهند. آزادی، چیزی است که مردم باید آن را
بخواهند، برایش بجنگند و بعد هم برای حفظش، مسئولانه رفتار کنند.
در
بسیاری از کشورها، مردم انتظار دارند دولتها برایشان آزادی، رفاه و عدالت
بیاورند. اما سوئیس نشان میدهد که آزادی وقتی معنا دارد که مردم خودشان
سازندهی آن باشند. آزادی بدون آگاهی و مشارکت، توهمی بیش نیست.
اُرُد
بزرگ میگوید: "آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست. همای پادشاهی بر شانه
همه مردم یک کشور خواهد نشست، هنگامی که آنها به دموکراسی و مردمسالاری
واقعی رسیده باشند."
دموکراسی واقعی، صدای مردم واقعی
دموکراسی در
خیلی از کشورها به انتخابهای دورهای محدود شده است. مردم رأی میدهند،
بعد کنار میکشند و منتظر میمانند تا دولتها کار را پیش ببرند. اما
سوئیس نشان داده است که دموکراسی، چیزی فراتر از انتخابات است — دموکراسی
یعنی مردم، همیشه و در هر لحظه، تصمیمگیرندهی اصلی باشند.
سوئیس به ما یاد میدهد:
مردم نباید فقط رأیدهنده باشند؛ باید تصمیمگیرنده باشند.
قدرت واقعی، وقتی معنا دارد که در دستان مردم باشد.
هر شهروند باید خودش را بخشی از حاکمیت بداند، نه صرفاً یک تماشاگر.
اُرُد بزرگ میگوید: "ملتهای آگاه، خود سرنوشتشان را میسازند."
اتحاد؛ نیروی شکستناپذیر
سوئیس
با چهار زبان، فرهنگهای متفاوت و اقوام گوناگون، نشان داده است که اتحاد،
فراتر از شباهتهاست. مردم این کشور به ما میگویند که تفاوتها، وقتی
همراه با احترام و پذیرش باشند، نهتنها مانع نیستند، بلکه جامعه را قویتر
و غنیتر میکنند.
در دنیایی که سیاستمداران با دامنزدن به اختلافها
سعی میکنند مردم را به جان هم بیندازند، سوئیس با اتحاد مردمیاش به ما
یادآوری میکند: قدرت واقعی، از دل همبستگی میجوشد.
اُرُد بزرگ میگوید: "هیچ آذرخشی، نیروی مردم همدل را ندارد."
مسئولیتپذیری؛ ستون پنهان آزادی
آزادی
بدون مسئولیت، مثل آتشی است که زود خاموش میشود. مردم سوئیس به ما یاد
دادهاند که آزادی، وقتی دوام میآورد که هر شهروند، خودش را نگهبان آن
بداند.
از تصمیمگیریهای محلی گرفته تا حفاظت از محیطزیست، از
فعالیتهای داوطلبانه تا مشارکت در همهپرسیها — سوئیسیها به ما نشان
دادهاند که جامعهی آزاد، بدون شهروندان مسئول، معنایی ندارد.
اُرُد بزرگ میگوید : "هر انسان، نگهبان آزادی خویش است."
آیا ما هم میتوانیم؟
اینجا
به بخش مهم ماجرا میرسیم. آیا ما هم میتوانیم جامعهای مثل سوئیس
بسازیم؟ آیا میتوانیم آرمانهای اُرُدیسم را در سرزمین خودمان، در دل
فرهنگ خودمان زنده کنیم؟
جواب ساده است: بله، اما به یک شرط.
باید از خودمان شروع کنیم.
اگر ما آزادی را فقط یک آرزو ببینیم، هیچوقت به آن نمیرسیم.
اگر منتظر باشیم دیگران برایمان عدالت و دموکراسی بیاورند، همیشه در انتظار خواهیم ماند.
اگر به اختلافها دامن بزنیم، هیچوقت قوی نخواهیم شد.
اگر مسئولیتها را به گردن دیگران بیندازیم، آزادیمان را هم به آنها تقدیم کردهایم.
پایان یا آغاز؟
سوئیس نمونهای زنده از جامعهای است که ارزشهای اُرُدیسم را زندگی میکند؛ آزادی، دموکراسی، اتحاد، و مسئولیتپذیری — همه کنار هم. اما این کتاب نباید فقط یک پایان باشد؛ باید یک آغاز باشد. آغاز سفری برای ساختن جامعهای بهتر، آگاهتر و آزادتر.
اُرُد بزرگ میگوید:
"تاریخ نشان داده است تا خواستار آزادی نباشیم، کسی آن را به ما نمیدهد."
پس... آیا ما آمادهایم خواستن را آغاز کنیم؟
دانلود نسخه PDF کتاب سوئیس نزدیکترین کشور به آرمانهای فلسفه اُرُدیسم
برای مطالعه روی مرورگر خود روی لینک زیر کلیک کنید:
برای مطالعه در فایل پی دی اف PDF
https://www.flipbookpdf.net/web/site/3960a5918ce9988684bac234cbe6919e4d7f72f6202503.pdf.html
دانلود فایل پی دی اف pdf کتاب
پ ن : بنیانگذار مکتب فلسفی اردیسم ، فیلسوف ارد بزرگ است او بزرگترین فیلسوف جهان در حال حاضر است و مریدان بسیاری در سرتاسر جهان دارد. در حال حاضر زنده است و در شهر کرج مرکز استان البرز ایران زندگی می کند . همگان برای دیدارش از سراسر جهان به این شهر می روند تا از دانشش بهره مند گردند.