نوشته جالبی دیدم در یکی از انجمن های دوستداران حکیم ارد بزرگ . خواهش می کنم نظرتون رو درباره این مطلب برام بنویسید ممنون :
سخنان حکیم ارد بزرگ همشون زیبا هستند اما من بعضی هاشون رو خیلی بیشتر دوست دارم مثلا این جمله حکیم رو :
در
داستان لیلی و مجنون بیش از عشق ، دیوانگی و افسونزدگی دیدم ، عشق آزاد
کننده زیباترین احساسات و توانایی های آدمی برای بهروزی و پیشرفت خود و
دیگر آدمیان است . حکیم ارد بزرگ
به نظرم حکیم تنها
کسی هست که در تمام تاریخ درباره داستان لیلی و مجنون این قدر با صراحت
صحبت کرده و آن را با استدلالی منطقی رد کرده است . واقعیتش این است که همه
ما هم می دونیم که این داستان سرتا پا دروغ و ابلهانه است اما باز هم با
حسی رمانتیک ازش حرف می زنیم هممون دوست داریم یکی باشه در ما ذوب بشه ما
هم در اون ذوب بشیم ! اما خود ما در حقیقت می دونیم که این موضوع فقط
داستانش قشنگه و در واقعیت ذوب شدن یعنی تهی شدن از خود و فراموشی همه
توانمندی ها و برنامه هایی که برای زندگی داشتیم و داریم . یعنی فراموشی
دیگر انسانها و سرنوشتشون یعنی فراموشی آزادی ، میهن و بی خاصیت شدن
یعنی آسیب پذیر شدن
آره ، اما باز هم میگیم لیلی و مجنون
چون می خواهیم یه مدل عشق دیگه رو تجربه کنیم !
عشقی که در اون گیج و منگ و خمار و اسیر یه آدم دیگه بشیم و مداوم آه بکشیم و بگیم دوستت دارم دوستت دارم
آخه هر چیزی حدی داره
و افراط در هر چیزی اونو از ماهیت خودش خارج می کنه و میشه مرداب
اما هیچ کسی شهامت اینو نداشت که بگه رفتار لیلی و مجنون درست نیست
همه
با آب و تاب داستانش رو برای هم تعریف می کنیم و کتابش رو می خونیم و فیلم
های سینمایی که در موردش ساخته شده رو می بینم و حسرتش رو می کشیم
فرق یک حکیم با ما دقیقا در همین جاست
حکیم ارد بزرگ نگاهش خردمندانه و آگاهانه است و به ما این فرصت رو میده تا بار دیگه بر روی حرفها و اندیشه هامون فکر کنیم
لیلی و مجنون برامون بت نشن
آرمان
ما زندگی مثل لیلی و مجنون نشه و نخواهیم خودمون رو پرتاب کنیم به حلقوم
کسی که به احتمال زیاد ما را به خاطر سادگی و حماقتمون نابود کنه
ارد بزرگ مخالف عشق نیست چون میگن :
عشق ، همچون توفان ، سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری ، روزافزون می گردد . حکیم ارد بزرگ
اما
حکیم سطح نگاهشون خیلی بالاتر از این هست که عشق رو در شهوت ، بی خاصیت
شدن و نابود شدن ببینند ایشون از عشق به شرافت و آزادی میرسند و می گویند :
در عشق ، شرف و آزادی هست زندگی و پاکی هست ، نام عشق برازنده هر کار غیر شرافتمندانه ایی نیست . حکیم ارد بزرگ
بسیاری
وهم خویش را ، عشق می نامند حال آنکه عشق راه بالندگی شکوفه به میوه است ،
زیبا و ناب شدن برای رشد و پویش بهتر دودمانهای آینده . حکیم ارد بزرگ
فرهنگ
اشتباه می تواند از پسران و دخترانی که قرار است سرزمینی را به سوی رشد و
پویش همه جانبه در عرصه های گوناگون علمی و صنعتی پیش برانند ، عشاقی دون و
آدمهایی چشم چران بزک کرده بوجود بیاورد . حکیم ارد بزرگ
می
بینید حکیم چه زیبا و درست از عشق صحبت می کنند . این موارد است که منو
عاشق حکیم ارد بزرگ کرده از این عشق من به آزادی و شرافت می رسم و دوستش
دارم چون این عشق پاک و معنوی از من آدمی بهتر درست می کنه آدمی که خودش رو
دوست داره و برای دیگران هم احترام قائل هست به سرنوشت دیگران هم توجه
داره .
خیلی حرف زدم منو ببخشید
ناهید
1393,12,24 ساعت 09:05 ق.ظ