حفاظت از محیط زیست زمینه ساز توسعه پایدار
تهران- ایرنا- حفظ محیط زیست، پاسخ به یکی از نیازهای امروز جامعه برای نگاهداری بیشتر و رعایت حقوق عمومی است و تخریب آن معلول نابرابری های اجتماعی و از عوامل تضییع حقوق انسان ها به شمار می رود که در این زمینه آگاهی بخشی در نحوه رفتار صحیح و ترویج مشارکت مردم برای برخورداری از یک محیط زیست سالم، توسعه پایدار را به دنبال دارد.
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح یکشنبه 28 خرداد 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
** داشتن محیط زیست سالم و امن حقی همگانی
حفاظت از محیط زیست در عصر حاضر که دوران مبارزه با آلودگی های زیست محیطی است، یک ضرورت حیاتی است. انجام چنین کاری منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی دارد که به عنوان عاملی مؤثر نقش خود را در ایجاد و برقراری توسعه پایدار ایفا می کند.
روزنامه «ابتکار» با درج یادداشتی با عنوان« مردم و محیط زیست»که به قلم رضا بژکول نگاشته شد، آورده است:
دارایی یک کشور، تنها در بانک ها نیست، گونه های گیاهی ،جانوری ،دارایی با ارزشتری است ،چرا به دنبال زیستگاه های بکر و دست نخورده هستیم؟ پاسخ ساده است چون نمی خواهیم دست نابود گر آدم را ببینیم . ( ارد بزرگ )
در جهانی که همبستگی جمعی و درک از هم سرنوشت بودن شرط ضروری برای تدارک هر تغییری در جهت بهبود وضعیت محیط زیست جمعی است ،اما متاسفانه اغلب مردم ما به رغم تجربیات تاریخی از نهاد دولت، همچنان چشم براه تغییرات ازبالاهستند، بی آنکه تفکر کنند که ساختن یک محیط زیست زیبا مانند آنچه در همه کشورها ی توسعه یافته رخ می دهد نیازمند همراهی و همدلی احاد مردم یک کشور است، نمونه آن کشورهای ژاپن،کره جنوبی، سنگاپور،هنگ کنک و...می باشد، امید بستن به دولتها و تغییرات از بالا در ساخت معضلات محیط زیستی حاصلی جز از دست دادن زمان وامکانات همبستگی برای همگرایی نیست،گسترش وتعمق مشارکتهای مردمی نیازمند سازماندهی، نهادسازی و ایجاد شرایط ساختاری مناسب می باشند هرچند که مشارکت الزاما در چارچوب سازمان ها وتشکل ها صورت نمیگیرد ولی سازمانهای وتشکل های مردمی آنرا نهادینه میسازند.
روزنامه«کسب و کار» در گزارشی با عنوان« هجوم بیابان زایی به کشـاورزی و تخریب محیط زیست» نوشت: بیابان زایی تقریبا همهجای دنیا یک مشکل بزرگ زیست محیطی به شمار میرود که بخش های مختلف مولد اقتصاد کشورها را تهدید میکند اما در ایران این معضل ابعاد وسیعتری پیدا کرده و گسترش بیابان ها از دیدگاه تمام کارشناسان محیط زیست برای اقتصاد کشور و حتی برای زندگی مردم نگرانکننده است.
در ادامه این گزارش آمده است: سرانه بیابان ها در کشور ما از دو برابر جهانی بیشتر است و اگر این موضوع را با پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، خشک شدن بسیاری از روان آب ها و تالاب ها و هجوم توده های عظیم غبار از کشورهای همسایه در یک قاب ببینیم با تصویری تهدید آمیز مواجه میشویم که میتواند حیات را در کشور ما با مخاطره مواجه کند. بیابان زایی در میان بخش های مولد اقتصاد کشور اثر ملموس خود را بر بخش کشاورزی گذاشته و کاهش سطح زیر کشت در برخی استانها و مهاجرت بهره برداران این بخش به شهرها از پیامدهای آن است. 80 درصد سرزمین ایران با اقلیم خشک و نیمه خشک دست و پنجه نرم میکند اما برنامه های کشاورزی کشور تاکنون سنخیتی با این اقلیم نداشته است.
روزنامه«ایران» با درج گزارشی با عنوان« زلزله خاموش در 20 درصد خاک ایران » آورده است: «سرزمین ما، خانه ما و آینده ما»، اکنون در حساس ترین شرایط از نظر پایداری زیستی قرار دارد. بیابان زایی، فرونشست زمین، افت سفره های آب زیرزمینی و نابودی پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی که در یک کلام منجر به افت کارآیی سرزمین و افول تنوع زیستی کشورمان و تشدید پدیده گرد و غبار و طوفان های شنی شده است و از هر چهار گوشه کشور در حال پیشروی به داخل سرزمین است.
در ادامه این مطلب می خوانیم: «بین تخریب سرزمین و مهاجرت ارتباط مستقیم و مشهودی وجود دارد. چرا که اگر رقابت زیادی برای دستیابی به منابع باشد، مردم دست به مهاجرت میزنند و به قصد پیدا کردن منابع آب و غذا جابهجا میشوند و امروز در برخی از کشورها این معضل باعث شکسته شدن ساختارها شده است و ما وظیفه داریم اطمینان حاصل کنیم افرادی که در معرض این آسیب هستند، آینده و امنیت آنها تأمین شود.»
روزنامه«وقایع اتفاقیه» با انتخاب گزارشی با عنوان«رد پای انسان در تخریب محیط زیست» نوشت: چهار استان در ایران به طور جدی در خطر بیابان زایی قرار دارند. 18 سال دست و پنجه نرمکردن با خشکسالی از خراسانجنوبی استانی سرتاسر بیابان ساخته. وجود ۸۶ درصد عرصه بیابانی این استان را به دومین استان بیابانی کشور تبدیل کرده است. کارشناسان میگویند اگر روند خشکسالی تا ۱۵ سال آینده ادامه داشته باشد در این استان چیزی به عنوان مرتع وجود نخواهد داشت، آنها انسان را یکی از عوامل مهم در گسترش بیابان زایی میدانند و بر این باورند که تغییرات اقلیمی بر اساس تغییر الگوی زندگی انسانی به وجود آمده است. گسترش بیابان بعد از تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی به حساب میآید.
در ادامه این مطلب آمده است: بیابان زایی از جمله چالش های زیست محیطی است که درحال حاضر مناطق بسیاری از ایران درگیر آن هستند. در گسترش پدیده بیابان زایی دو عامل «محیطی و انسانی» نقش بسزایی ایفا میکند که شرایط اقلیمی از قبیل کاهش نزولات آسمانی، تبخیر بالای آب، پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم که منجر به افزایش فرسایش بادی و گسترش بیابانزایی میشود، از عوامل محیطی است. از فعالیتهای انسانی میتوان به برداشت بیش از حد سفره های آب زیرزمینی، فشار بیش از حد بر خاک، افزایش وسعت زمینهای کشاورزی، چرای بیرویه، ورود دام به جنگلها و تغییر غیرقانونی و نادرست کاربری اراضی مانند تبدیل جنگل یا مراتع به کشتزار و زمینهای کشاورزی اشاره کرد که همه سبب تشدید پدیده بیابان زایی در کشور میشود.
** طلاق؛ آسیبی فراروی جامعه امروز
متاسفانه یکی از آسیب های رو به افزایش جامعه معاصر پدیده طلاق با عنوان پایان زندگی زناشویی است. به طور قطع میتوان با افزایش تعاملات زناشویی، تدوین نقشها، تکالیف و حقوق زن و شوهر، آموزش فرایندهای مدیریت بحران مرزهای استقلال عمل و مواردی از این دست در افزایش رضایت و ارتقاء دوام زندگی مشترک و قوام تعامل های زناشویی اقدام های موثری را محقق ساخت.
روزنامه«خراسان» با انتخاب گزارشی با عنوان« داوری تشریفاتی در طلاق» نوشت: داوری وحکمیت از شیوه های حل و فصل دعاوی در میان مردم بوده و دین مبین اسلام نیزبرای حل اختلافات زناشویی از طریق داوری وحکمیت اهمیت ویژه ای قائل شده به طوری که خداوند در آیه 128 سوره نسا در قرآن می فرماید:اگر زنی از شوهرش بیم ناسازگاری یا اعراض داشته باشد، بر آن دو باکی نیست که با یکدیگر صلح کنند و صلح بهتر است. لذا قانون گذار نیز اهمیت خاصی برای داوری در دعاوی خانوادگی قائل شده و در قانون حمایت از خانواده، ارجاع به داوری در دعوی طلاق را ضروری دانسته است.
در ادامه می خوانیم: «مهری قنبرنیا»وکیل پایه یک که به امر وکالت اشتغال دارد، درباره داوری در روند طلاق می گوید: داوری بحث جدیدی نیست وطبق ماده واحده، قانونی تحت عنوان نبود سازش وجود دارد که یک موضوع تشریفاتی است و هرگاه دادگاه احراز کند که شرایط برای طلاق مهیاست به طرفین اعلام می کند که یک داور معرفی کنند، امری که مستند به آیات قرآن است. اگر هریک از طرفین داور معرفی نکنند به طرف مقابل اعلام می کنند که به جای طرف، داور معرفی کند. در این فرم داور مشخصات خود را درج وبه عنوان مثال اعلام میکند که شش ماه یا دوسال است که این زوج را می شناسد واز شرایط زندگی آن ها آگاه بوده وبر اساس شواهد ادامه زندگی آن ها امکان پذیر نیست وبهتر است حکم طلاق صادر شود.
روزنامه«جهان صنعت» با درج یادداشتی با عنوان«دلایل طلاق» نوشت: عدم مسوولیتپذیری، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارتهای زندگی، بیکاری، عدم تسلط به مهارتهای حل مساله، عدم حمایتهای روانی و عاطفی، پایین بودن آستانه تحمل و همچنین عدم بلوغ فکری از جمله دلایل مهم درخواست طلاق هستند.
در ادامه این یادداشت که به قلم میترا زمانی نگاشته شده، آمده است: عدم مسولیت پذیری که مشخص است، زوجین سر اینکه چه کسی ظرف ها را بشوید اختلاف دارند!، طلاق عاطفی هم معلوم است. این مرحله طلاق مقدماتی نام دارد و دو واحدی است که طرفین بعد از پاس کردن آن به مرحله طلاق پیشرفته لول آپ میشوند!، اعتیاد که مشخص است. یکی از طرفین بیشتر ترجیح میدهد پای منقل خودش را گرم کند تا پای کانون گرم خانواده که در اینطور مواقع پیشنهاد میشود طرف را با همان انبر دستی مورد استفاده آنقدر بزنند که به غلط کردن بیفتد!، دخالت اطرافیان که اصلا یکی از سرجهازیهای ازدواج های ایرانی است! شما یک دانه ازدواج نشان بدهید که اطرافیان در آن دخالت نکنند!، کمبود مهارتهای زندگی! این یکی دیگر خیلی تابلو است و شرح بدهم کل مطلب سانسور میشود!، بیکاری هم که بد دردی است. یک نوع از طلاق ناشی از دردهای بیکاری است که در آن مرد یا زن بیکارند در نتیجه از صبح تا شب دق دلی خود را سر طرف مقابل خالی میکنند.
روزنامه«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان«روایتی دردناک از طلاق های توافقی» آورده است: میگویند 80 درصد از طلاق هایی که صورت میگیرد طلاق عاطفی را به خود اختصاص داده است. اگر در روز 500 طلاق ثبت شود، طلاق توافقی بر صدر جدول نشسته و به راحتی جاری میشود. خانم، مثل آب خوردنه، انگار رفتی بانک داری یه فیش بانکی پر میکنی به همین راحتی. یعنی به این سرعت؟بله، فقط یه تمبر باطل میکنی و بقیه کارها روتینه و در یه چشم به هم زدن انجام میشه. چون راحته طلاق توافقی رو انتخاب کردی؟ خب اولش نمیدونستم این قدر سریع انجام میشه ولی چون با همسرم موافق بودیم اینو انتخاب کردیم حوصله طول کشیدن و کش وقوسهای الکی رو نداشتیم.
در ادامه این گزارش می خوانیم: فرزین دهدار، وکیل پایه یک دادگستری درباره طلاق توافقی میگوید: اگر بخواهیم به طور اجمالی به قوانین خانواده نگاه کنیم در قانون مدنی راجع به بحث ازدواج مقرراتی وجود دارد.قبل از انقلاب قوانین متعددی درخصوص قانون حمایت از خانواده تصویب شده بود که در مواردی با مبانی شرعی و اسلامی مغایرت داشت. قانونگذار در سال 91 به دلیل پراکندگی قوانین مربوط به مهریه، ازدواج و طلاق و... قانونی را تحت عنوان قانون حمایت از خانواده به تصویب رساند که در آن راجع به صلاحیت دادگاههای خانواده نسبت به طلاق، مهریه، ازدواج، مراکز مشاوره و...مقرراتی وضع کرد که منطبق با قانون مدنی و شرعی اسلام بود. امان الله قرایی مقدم جامعه شناس نیز معتقد است که هیچ کس بهتراز خود زوجین نمیتواند درباره زندگی آنها تصمیم بگیرد. درست است که مشاوره خوب است ولی مشاور نمیتواند در یک زمان کم به خصوصیات شخصیتی و فرهنگی و اخلاقی افراد اشراف پیدا کند.
** بالندگی کودکان در گرو ارتقای آگاهی جامعه نسبت به حقوق آنان
افزایش توجه و ارتقای آگاهی جامعه نسبت به حقوق کودکان موجب رشد و شکوفایی استعداد های آنان می شود. باید با زبان کودکان و نیازهای آنان آشنا شد، زیرا کودکی مهمترین و تأثیر پذیرترین دوران زندگی برای تغییر و اصلاح سبک زندگی است.
روزنامه«آرمان» در مطلبی با عنوان«مهربانی با کودکانی ویژه» به گفت وگو شیوا دولت آبادی پرداخت و نوشت: نگاه های عجیب و غریب و گاهی تعجب آمیز مردم به حدی کودکان با شرایط خاص و خانواده های آنان را میرنجاند که بسیاری از آنها در خانه ماندن را ترجیح میدهند؛ کودکانی که بیماری یا شکل چهره شان دست خودشان نیست و ناخواسته چنین شرایطی برایشان به وجود آمده است.
شیوا دولتآبادی، روانشناس، درباره نحوه برخورد مردم با کودکان دچار ضعف فیزیکی میگوید: باید شهروندان با آگاهی و همدلی خودشان را جای کودک بیمار و خانواده او بگذارند. مهم این است که این کودک در حال رشد است و اگر قرار باشد که بخشی از هویت او مورد ترحم قرار گیرد طبیعتا استقلال و عزت نفسش آسیب میبیند. بنابراین داشتن آگاهی، همدلی و شعور ارتباط، بیش از هر چیزی در شهروندان اهمیت دارد و این مساله تنها با «خود را جای دیگری گذاشتن» به دست میآید. مهدکودک، مدرسه، دانشگاه و در کل اجتماع نیز در شکل دادن اعتماد به نفس در این کودکان نقش عمدهای دارند. البته کودکانی با ظاهر نازیبا و کاستی در اندام اگر در جریان رشد و خودآگاهی قرار بگیرند، میتوانند بخشی از کمبودهای خود را با کسب توانمندیها جبران کنند.
روزنامه«اطلاعات» با درج گزارشی با عنوان«جهان وامدار اندیشه های خلاق» نقش آموزش در شکوفایی خلاقیت و نوآوریهای کودکان و نوجوانان را بررسی کرد و نوشت: «خلاقیت» آغازش از زمان کودکی است این پدیده در ادامه زیست انسان، گسترش و توسعه یافته است. «مفهوم «فکرکردن» به معنای توجه، تمرکز، دقت، باورآوردن، روانکردن، کنشگری، یادآوری، بکارگیری مهارتها و فرآیندهای ذهن و نظام یادها(هوش و حافظه) است. سرچشمه افکار خلاق در کنش و واکنشهای نرونهای مغز است. بستگیِ نُرون های بی شمار مغزی، ذهن را به تکاپو وا میدارد و سبب جریان آزاد اندیشه میشود و دریافت ابژههای گوناگون را آسان میسازد.
در ادامه آمده است: زمینه سازی برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در مدرسه ها گسترده است و میتواند دربرگیرنده طرح معما، حل معما، جدول، سرگرمی، بازی های فکری، هنرهای زیبا، نویسندگی، خواندن مستقل، خواندن انتقادی، مطالعه اکتشافی، حل مساله، تمرکز موضوعی، سخنگفتن، مدیریت گفت وشنودها، رهبری سمینارها و اداره کنفرانسهای علمی باشد. بیگمان در یک فضای ایمن، سالم و آزاد که برای اندیشهها ارزش قائل میشوند، هرکس مجال بسنده برای ابراز وجود خواهد داشت و میتواند درون داشت های خود را به نمایش بگذارد. به کودکان و نوجوانان، مجال اندیشه آزاد بدهید که از تفکرهای باسمهای دور شوند و با مدیریت از نیمکره راست مغز خود (جایگاه تولید اندیشه و تفکر واگرا) به خوبی سود برند.
روزنامه«جام جم» با انتخاب گزارشی با عنوان«ایست به آسیب های اجتماعی دانش آموزی» آورده است: مهار زمینه های آسیب های اجتماعی در سه فضای مدرسه، خانواده و محله با تاکید بر مدرسه به عنوان جدی ترین فضای اجتماعی کودکان و نوجوانان است. مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش وپرورش نیز که از اجرای سراسری این طرح از سال تحصیلی آینده خبر میدهد، استقرار نظام جامع مراقبت اجتماعی برای دانش آموزان از طریق مشارکت بین بخشی بر مدل بومی و سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی، گسترش آموزش های رشدمدار در زمینه پیشگیری از رفتارهای پرخطر، آسیبهای اجتماعی و بزهکاری، ایجاد نظام شناسایی دانشآموزان آسیبپذیر و آسیب دیده و طراحی و توسعه مداخلات موثر حمایتی و توانمندسازی برای دانشآموزان را از اهداف طرح نماد میخواند.
روزنامه«شهروند» با انتخاب گزارشی با عنوان«کودکان معتاد در محله های فقیر» نوشت: فقر بیشترین معضلی است که در طرح شناسایی کوچهگردان مشاهده شد. بررسی های نشان می دهد بیش از ٦٠درصد خانواده ها در محله های فقیر دچار بیماری هستند. اینها بخشی از گزارشی است که عسل نعمت الله، مسئول اجرای طرح کوچهگردان عاشق جمعیت امداد دانشجویی امام علی(ع) می گوید: «اتفاقی که ما در این دوره شاهد آن بودیم، وجود ٦٠ مورد کودک معتاد در این محلهها بود که بیشتر آنها پسر بودند و وضع وحشتناکی داشتند. ما حتی متوجه شدیم که بعضی از این کودکان از مدرسه اخراج شدهاند. برای ما سوال بود که چرا مدرسه با وجود آگاهی به اعتیاد این کودکان به جای درمان و رفع این موضوع، بچهها را اخراج میکند.» «امسال طرح کوچهگردان عاشق در ٢٧ استان کشور برگزار میشود. «مدلهای جذب در منابع مالی بحث کمکهای خرد وسیع است، چرا که به دنبال مشارکت هرچه بیشتر مردم و آگاهی بخشی بیشتری هستیم.»
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مریم همتی* *انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9117**9131
منبع : http://www.irna.ir/fa/News/82568642/
جملاتی از فیلسوف بزرگ در کتاب سرخ درباره محیط زیست انتخاب کردم تقدیمتون میشه
فلسفه هفت سین چیست ؟ نشانه های آمیختگی آدمیان است با طبیعت . حکیم ارد بزرگ
کوشش برای داشتن هوای پاک، یکی از مهمترین وظایف بشر امروز است. حکیم ارد بزرگ
ارد ، دوست هیچ شکارچی نیست. حکیم ارد بزرگ
از آدمیانی که آب و زمین و هوا را نابود می کنند ، مهر مجویید ، دولت ها باید با قوانین و هنجارهای درست ، پیشدار چنین رفتارهایی از سوی آدم های لاابالی شوند. حکیم ارد بزرگ
از روستاها تا شهرها ، همه جا ، نیاز به وجود "سازمان های مردم نهاد زیست محیطی" هست. حکیم ارد بزرگ
آدمیان ، همواره نیازمند آموزشهای زیستگاهی هستند. حکیم ارد بزرگ
آدمیانی که زیستگاه خویش را نابود می کنند ، براستی بی ریشه و مزدورند. حکیم ارد بزرگ
برای نگهداری و نگهبانی از زیستگاه جانوری ، باید نگاهی فراگیر و باز داشت. حکیم ارد بزرگ
برگها ، دست های کوچک و باز فرزندان آینده هر سرزمین هستند که باید پاسشان داشت. حکیم ارد بزرگ
بسیاری از سیل ها ، توفان ها و بلایای طبیعی به خاطر نامهربانی ما با طبیعت رخ داده و می دهد. حکیم ارد بزرگ
به خانه ها و فروشگاه هایی که در آنها ، لاشه خشک شده جانوران و یا پوست کنده شده آنها گذاشته شده است ، پا نگذارید. حکیم ارد بزرگ
به کودکان خویش ، دوستی با طبیعت را بیاموزیم. حکیم ارد بزرگ
بهار تنها سه ماه است ، اما آدمی می تواند همواره بهاری باشد. حکیم ارد بزرگ
پارک ها و جنگل های ما ، باید پر باشد از جانوران زیبا همانند آهو ، گوزن ، کبک ، بلدرچین و ... باید زندگی به زیستگاه ما باز گردد. حکیم ارد بزرگ
چرا به دنبال زیستگاه های بکر و دست نخورده هستیم ؟ پاسخ ساده است ، چون نمی خواهیم دست نابودگر آدم ها را ببینیم. حکیم ارد بزرگ
خودخواه ترین آدمیان ، در کوهستان ، دوستی و مهر را ، با جان و دل پذیرا می شوند. حکیم ارد بزرگ
دارایی یک کشور ، تنها در بانک ها نیست ، گونه های گیاهی و جانوری ، دارایی بسیار با ارزشتری است. حکیم ارد بزرگ
در کوهستان ، ارزش دستان مهرآمیز آدمیان را ، براستی می توان فهمید. حکیم ارد بزرگ
درختان ، شاهد ستمگری و ناراستی آدمیان هستند. حکیم ارد بزرگ
دستان بزهکاران را ، از دامان زیستگاه های جانوری ، کوتاه کنیم. حکیم ارد بزرگ
دشمنان و نابودگران جنگلها را ، باید به سرزمینهای خشک و گرم فرستاد. حکیم ارد بزرگ
دگرگونی ، پایکوبی زمین است ، برای پویش و زندگی. حکیم ارد بزرگ
دوستان گیتی ، درختکاری می کنند و نگهبان جانوران هستند. حکیم ارد بزرگ
روان رنجور ، با زندگی در زیستگاه سبز ، دوباره پیوند خواهد زد. حکیم ارد بزرگ
زمین ، تنها هدیه ای برای ما نیست ، باید آن را پاس بداریم و به آیندگان بسپاریم. حکیم ارد بزرگ
زمین بسیار کوچک است ، آن را باید از توفان زباله نجات داد. حکیم ارد بزرگ
زمین به ما می گوید : گهواره شادیتان خواهم بود ، اگر دوستم باشید. حکیم ارد بزرگ
زمین رویشگاه گل هاست، این ما هستیم که تن پوشی از آلودگی بر تنش می کشیم. حکیم ارد بزرگ
زمین زنده و پویاست ، آن را باید پاس داشت. حکیم ارد بزرگ
زمین همچون آینه می تواند ، بازخورد رفتارها و کنش های ما باشد. حکیم ارد بزرگ
زیستگاه زیبا ، آدمیان را در گذر زندگی ، همواره شاداب و جوان نگاه می دارد. حکیم ارد بزرگ
زیستگاه ما ، براستی آینه فرهنگ ماست. حکیم ارد بزرگ
زیستگاه های گیاهی و جانوری ، ثروت و دارایی بسیار با ارزش ملی است ، ارزش نگهداری از آنها ، کمتر از نگهبانی "بانک مرکزی" نیست. حکیم ارد بزرگ
سرود و آهنگ زیبای طبیعت ، تپشی آرام و کشیده دارد. حکیم ارد بزرگ
شادی ، بر سراپرده خانه نابود کنندگان دشت ها و جنگل ها ، نخواهد نشست. حکیم ارد بزرگ
شکار جانوران را باید به فراموشی سپرد. حکیم ارد بزرگ
شکارچیان جانوران را ، از سرزمینمان بیرون بریزیم. حکیم ارد بزرگ
کشتارگاهی خاموش را دیده اید ؟ آری من دیده ام ، کشتارگاه خاموش درختان. حکیم ارد بزرگ
کوشش برای نجات زمین، بزرگترین همبستگی جهانی را در پی دارد. حکیم ارد بزرگ
کوهستان ، نهیب مهر است و دوستی. حکیم ارد بزرگ
گریزی از بازگشت کنش های ما نیست ، آنچه بر زیست بوم خویش جاری ساخته ایم ، خیلی زود دامن گیرمان خواهد شد. حکیم ارد بزرگ
گیاهان ، بهترین و پاکترین زنجیره خوراک آدمیان هستند. حکیم ارد بزرگ
گیتی ، خود زایشگر است ، زایشگر چیزی که به آن نیاز دارد. حکیم ارد بزرگ
نابود کنندگان زمین ، زندگی خویش و فرزندانشان را کوتاه می سازند. حکیم ارد بزرگ
نگهداری از زیست بوم های گیاهی و جانوری ، ریشه در منش و فرهنگ ما دارد. حکیم ارد بزرگ
واژه شکارچی ، نه تنها زیبا نیست که شرم آور و بسیار زشت است. حکیم ارد بزرگ
همان گونه که با آدمیان مهربان هستیم ، به زمین و آب و هوا نیز مهر بورزیم. حکیم ارد بزرگ
همه ما آدمیان ، در برابر زیستگاه خویش مسئولیم. حکیم ارد بزرگ
هنگامیکه درختان ، سر بر زمین سرد می سایند ، نوای بوم ها هم شنیدنی است. حکیم ارد بزرگ
مرسی ندا جان
