من یک پرستارم. هر روز از صبح تا شب، توی یکی از شلوغترین بیمارستانهای تهران کار میکنم. با درد مردم زندگی میکنم، با آه و اشک و التماسشون. شاید برای خیلیها فقط یک شغل باشه، ولی برای من، پرستاری یعنی لمس واقعیت تلخ زندگی در پایینترین طبقات جامعه. اونایی که حتی پول دارو ندارن، لباس گرم ندارن، امید ندارن.
یه روزی، وقتی از بیمارستان برمیگشتم خونه،
یه دیوار مهربانی دیدم. یه کاپشن بچهگانه روش آویزون بود، یه جفت کفش،
حتی یکی یه بسته خوراکی چسبونده بود با یه جمله: «این برای توئه، مهربون.»
اون روز یه حس عجیبی اومد تو دلم. انگار وسط این همه سختی، یکی یه شمع روشن
کرده بود. همون دیوار ساده، دل منو گرم کرد.
ولی حالا... دیگه خبری
از اون دیوارها نیست. جمعشون کردن. چرا؟ نمیدونم. فقط میدونم هر بار که
میبینم جای اون دیوار، یه دیوار خالیه، یه تلنگر میخورم. انگار یه چیزی
از ما گرفته شد. یه چیز انسانی. یه چیز قشنگ.
فیلسوف اُرُد بزرگ که
بنیانگذار دیوار مهربانی بود، یه حرف قشنگی زده بود: «مهربانی، مرز
نمیشناسه.» چقدر درسته. مهربانی نیازی به مجوز نداره. به تبلیغ هم نیازی
نداره. مهربانی خودجوشه. اما نمیدونم چرا تو این شهر، اینهمه دیوار که
میتونستن دل آدمها رو گرم کنن، جمع شدن. شاید چون زیادی بیادعا بودن.
شاید چون یادمون مینداختن چقدر فاصله هست بین زندگی ما و اون کسی که لباس
نداره.
من هنوز هم هر بار که از سر کار برمیگردم، اون کوچه رو
نگاه میکنم. جایی که دیوار مهربانی بود. دلم تنگ میشه. برای اون حس خوب.
برای اون مشارکت ساده و بیصدا. برای اُرُد بزرگ و برای همه اونهایی که یه
جفت جوراب گذاشتن اونجا، فقط چون دلشون میخواست آدم دیگهای سردش نباشه.
نمیدونم
دیوارهای مهربانی کی و چطور برمیگردن، ولی امیدوارم این بار دیگه کسی
جرات نکنه جمعشون کنه. چون ما، وسط اینهمه درد و خستگی، به همین دیوارها
احتیاج داریم. بیشتر از همیشه...
منبع:
روزنامه شاپرک (اولین روزنامه جوانان و نوجوانان ایران - 26 آبان 1395) می نویسد :
http://shaparakdaily.ir/shaparak/Article.aspx?AID=18665#102474
استاد فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی پیرامون دیوار مهربانی در کتاب سرخ فرموده اند:
ایرانیان همواره در جهان پرچمدار مهر و مهربانی بوده اند... آنهایی که مهر ورزیده اند، جاودانه شده اند... و چه زیباست فصل رویش مهر و دوستی... دیوارهای ایران شهرمان را با مهر پرشکوفه کنیم و آنچه نیاز نداریم را بر آن بیاویزیم و به هم ببخشیم... این گام کوچک امروز ما ، یادگاری باشکوه خواهد بود برای فرزندانمان و دودمانهای پسین، از مردم مهرورز زمانه ما... همدیگر را عاشقانه دوست بداریم که سفر زندگی بسیار کوتاه است.
و سخنانی دیگر از فیلسوف در مورد دیوارهای مهربانی :
دیوار مهربانی، جایی است که ما آدمها ، آنچه نیاز نداریم را برای دیگرانی که نمی شناسیمشان هدیه می دهیم. پس هر چیز ارزشمندی می تواند به دیگران هدیه شود . حکیم ارد بزرگ
دیوار های سرزمینم ایران، باید رنگ مهر و مهربانی بر خود بگیرند. حکیم ارد بزرگ
دیوار مهربانی، می تواند پگاه دوستی دوباره ما آدمیان باشد. حکیم ارد بزرگ
دیوار مهربانی، باید همیشگی باشد و همواره مردمی . حکیم ارد بزرگ
دیوار مهربانی، سرشت انسانی ما آدمیان را نشان می دهد . حکیم ارد بزرگ
دیوار مهربانی برآیند مهر و انسانیت است از این رو نامیراست. حکیم ارد بزرگ
دیوار مهربانی، باید مردمی باشد، مبادا روزی، نام پناه آورندگان به آن، پرسیده شود. حکیم ارد بزرگ
نیکوکاران ، خود به دیوارهای مهربانی سر و سامان دهند تا دیگران مدعی پلشتی آنها نباشند . حکیم ارد بزرگ
رسانه ها از دایر کنندگان دیوارهای مهربانی تجلیل کنند تا این کار آنچنان فرهنگ همه گیری شود که دیگر تنگدستی و نداری از سیمای مردم شهرها و روستاهایمان پاک شود . حکیم ارد بزرگ
در کنار دیوارهای مهربانی کمتر بایستید تا نیازمندان با آبرو، بدون دلشورگی بتوانند آنچه را نیاز دارند بردارند. حکیم ارد بزرگ