دیوار مهربانی از کجا آمد و به کجا رفت یا دارد می رود؟ شاید کمی برای پرداختن به این موضوع دیر باشد اما بررسی کلی آن با توجه زوایای پنهان آن چندان خالی از لطف به نظر نمی رسد.
دیوار مهربانی، در آغاز و به ظاهر کمپینی مردمی بود، که در شبکه های اجتماعی خبر وجود و راه اندازی آن بین کاربران پیچید و به سرعت فراگیر شد. در شهرهایی مثل شیراز و مشهد و اصفهان شنیده می شد که مردم قسمت هایی از دیوارهای شهر را به شکلی خاص در آورده اند چند چوب لباسی و قفسه گذاشته اند و یک شعار که به سرعت همه جا را پر کرد هم دو طرف این دیوار مهربانی نوشته می شد، :«نیاز داری بردار، نیاز نداری بذار» شعاری بسیار گویا، هوشمندانه و متناسب با هدف کمپین که ارتباط بسیار خوبی هم با مردم برقرار کرد. هدف از این کمپین این بود که مردم لباس ها، کیف ها، کفش، پتو و سایر لوازم ضروری را که دیگر نیازی به آن ندارند روی این دیوار مهربانی قرار دهند تا کسانی که به آن نیاز دارند، از این وسائل استفاده کنند. به این صورت هم فرهنگ اسراف نکردن نهادینه می شد و هم فرهنگ کمک کردن به همنوع بدون چشم داشت تشکر کمک کننده و شرمندگی نیازمندی که از این وسائل استفاده خواهد کرد.
اما ایده اصلی این کمپین و فلسفه آن از ارد بزرگ بود، حکیمی شناخته شده که آرای بسیاری درباره دوستی و بخشش و … دارد و طرفداران بسیاری نیز در سرتاسر دنیا دارد و کمپین دیوار مهربانی را راه اندازی کرد و در سرتاسر دنیا نمونه های مشابه ایران از دیوار مهربانی راه اندازی شد. اما از اصل ایده و اهداف هفده گانه آن که بگذریم، دیوار مهربانی کم کم گسترش یافت به همه شهرها و روستاها و مراکز استان ها رسید و بعضی از اصناف، شرکت ها و سازمان ها و حتی فروشگاه های محلی اقدام به راه اندازی آن کردند، در این بین یخچال مهربانی هم از راه رسید که در کنار همان دیوار مهربانی، یخچالی قرار داده شد و مردم مواد خوراکی و غذایی را برای نیازمندان در آن قرار می دادند.
حتی پس از مدتی کتابخانه مهربانی هم به این دیوار اضافه شد، مردم کتاب های دست دوم و خوانده شده خود را که دیگر به آن نیاز نداشتند برای استفاده دیگران در کنار دیوار مهربانی در یک کتابخانه یا قفسه قرار می دادند.
اما بعد از مدتی شهرداری ها هم وارد ماجرا شدند و مکان های مشخصی را برای این دیوار مهربانی در نظر گرفتند و آن را تا حدودی سازمان دهی کردند. مثلا در سرتاسر خیابان ولیعصر تهران چندین و چند دیوار مهربانی دیده می شد.
طبق معمول ذایقه طنزپرداز ما ایرانی در این بین به جوش آمد و انواع لطیفه ها و عکس ها و حتی ویدئو های خنده دار و جالب درباره دیوار مهربانی در شبکه های اجتماعی و بین مردم پخش شد. حتی در روزنامه های رسمی کشور کاریکاتورهایی با بن مایه دیوار مهربانی منتشر می شد.
حتی برخی شرکت ها و سازمان ها در این کمپین شرکت کردند و از آن استفاده تجاری هم کردند.
اما سرنوشت این دیوار مهربانی به کجا رسید؟
چه کسانی واقعا از وجود این دیوار که در واقع با هدف کمک به نیازمندان ایجاد شده بود سود بردند و استفاده کردند؟
از آنجایی که همه شهروندان می توانستند از این دیوار استفاده کنند بنابراین نظارتی بر مصرف کنندگان و تامین کنندگان اجناس آن وجود نداشت، معلوم نمی شد واقعا چه کسانی از این کالاها و مواد خوراکی استفاده می کنند، در بیشتر موارد، کسانی که از سطح شهر ضایعات جمع آوری می کردند همیشه دور و اطراف دیوار مهربانی دیده می شدند و در مواقع مناسب تمام کالاها را یک جا جمع می کردند و با خود می بردند، کارتن خواب ها و افراد بی خانمان و معتادان هم جزو مصرف کنندگان دیگر دیوار مهربانی بودند، تا جایی که خیلی از بی خانمان ها در نزدیکی همان دیوار مهربانی زندگی می کردند. تا اینجای داستان دیوار مهربانی شاید مشکلی وجود نداشته باشد، اما بعد از آن چه شد؟
بیشتر کالاها به سرقت میرفت و دوباره فروخته می شد و برای عده ای سارق منبع درآمدی شده بود، جمع آوری کنندگان ضایعات مدام کالاهای دیوار مهربانی را به هم می ریختند و تقریبا آن ها را نابود می کردند.
تا اینکه بعد از گذشت مدتی، دیوار مهربانی کم کم کمرنگ و کمرنگ تر شد و از حال و هوای انسان دوستانه خودش خارج شد و به دست فراموشی سپرده شد.
در واقع دیوار مهربانی دارد تعطیل می شود و نیاز داری بذار و نیاز نداری بردار هم خاطره خواهد شد!