فلسفه اُرُدیسم و فیلسوف اُرُد بزرگ

☀️ وبسایتی برای دوستداران فلسفه اُرُدیسم ☀️ زیر نظر : لیلا صادق زاده

فلسفه اُرُدیسم و فیلسوف اُرُد بزرگ

☀️ وبسایتی برای دوستداران فلسفه اُرُدیسم ☀️ زیر نظر : لیلا صادق زاده

ویدئو کامل سخنان فیلسوف اُرُد بزرگ در مورد قدرت فعالیت گروهی و جمعی انسانها



نخستین فیلم و ویدئو از فیلسوف اُرُد بزرگ پس از هشت سال سکوت. ایشان در این ویدئو در مورد قدرت فعالیت های گروهی و جمعی می گویند : در کتاب سرخ گفته ام : «هیچ آتشفشان، آذرخش و تندری، نیروی سیل انسان‌های همدل را ندارد.» این جمله، عصاره‌ی فلسفه‌ی اردیسم درباره‌ی قدرت جمع است. اما چرا جمع شدن و گروه شدن این‌قدر مهم است؟ چرا این‌قدر بر همبستگی و اتحاد تأکید می‌کنیم. انسان، تنها یک ذره‌ی کوچک در این جهان بیکران است. اما وقتی با دیگران همراه می‌شویم، وقتی ما شکل می‌گیرد، آن‌وقت است که می‌توانیم به چیزی بزرگ‌تر از خودمان تبدیل شویم. «آدمیان هنگام تنهایی، گویا خفته‌اند، بیداریشان را تنها زمانی می‌توان دید که در جمعی یکدل ایستاده‌اند.» این یعنی وقتی ما با هم هستیم، وقتی همدل و هم‌هدف می‌شویم، می‌توانیم به رویاهایی دست پیدا کنیم که به تنهایی غیرممکن به نظر می‌رسیدند. در دنیای امروز، بسیاری از ما احساس تنهایی می‌کنیم. گروه شدن، تنها یک انتخاب نیست؛ یک نیاز است. نیاز به اینکه بدانیم تنها نیستیم، نیاز به اینکه احساس کنیم بخشی از چیزی بزرگ‌تر هستیم. معتقد هستم که تغییر واقعی، از دل جمع و همبستگی زاده می‌شود. بارها گفته ام: «درخت آزادی، بدون باور و همراهی همگانی، ریشه نمی‌گیرد.» این یعنی اگر می‌خواهیم دنیا را تغییر دهیم، اگر می‌خواهیم به آزادی، عدالت و صلح برسیم، باید با هم باشیم. تاریخ به ما نشان داده است که بزرگ‌ترین تغییرات، از دل جمع‌هایی شکل گرفته‌اند که با هم متحد شده‌اند. از جنبش‌های اجتماعی گرفته تا انقلاب‌های علمی، همه و همه ثابت کرده‌اند که ما، قوی‌تر از من است. اما گروه شدن فقط برای تغییر جهان نیست؛ برای تغییر خودمان هم هست. «گروه هدفمند، کمتر دچار سردرگمی و از هم پاشیدگی می‌شود.» وقتی با دیگران همراه می‌شویم، وقتی در گروه‌هایی مشارکت می‌کنیم که هدفی مشترک دارند، نه‌تنها به آن هدف نزدیک‌تر می‌شویم، بلکه خودمان هم رشد می‌کنیم. گروه شدن به ما یاد می‌دهد که چگونه با دیگران همکاری کنیم، چگونه اختلاف‌ها را مدیریت کنیم و چگونه از تفاوت‌هایمان به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنیم. پس بیایید از خودمان بپرسیم: آیا تا به حال به قدرت جمع فکر کرده‌ایم؟ آیا تا به حال به این فکر کرده‌ایم که چقدر می‌توانیم با گروه شدن تغییر ایجاد کنیم؟ «پیشاهنگ پیوستن به گروه‌های همدل شویم... و چه زیباست که از جنس «گردبادی سهمگین» شویم و به آسمان‌ها قد کشیم و سرود همدلی و دوستی خوانیم.» و سخن پایانی: «آدمیان تنها با مهر، به یکدیگر گره می‌خورند.» این یعنی آنکه گروه شدن، تنها با عشق و همدلی ممکن است. بیایید با هم متحد شویم، بیایید با هم رشد کنیم و با هم دنیا را تغییر دهیم.



کتاب سوئیس نزدیک‌ترین کشور به آرمان‌های فلسفه اُرُدیسم + لینک فایل PDF

سوئیس نزدیک‌ترین کشور به آرمان‌های فلسفه اُرُدیسم Switze10

سوئیس نزدیک‌ترین کشور به آرمان‌های فلسفه اُرُدیسم
انجمن دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم ونکوور - کانادا
اسفند 1403


مقدمه: چرا سوئیس، اُرُدیسمِ زنده است؟
آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که اگر فلسفه‌ای که آزادی، مردم‌سالاری و عدالت را سرلوحه خود قرار داده، در دنیای واقعی پیاده شود، چه شکلی خواهد بود؟ بسیاری از متفکران آزادی‌خواه در طول تاریخ جوامعی را آرزو کرده‌اند که در آن‌ها انسان‌ها در امنیت، احترام متقابل و خرد جمعی زندگی کنند. اما کمتر کشوری توانسته این آرمان‌ها را به واقعیت تبدیل کند. یکی از معدود نمونه‌های موفق، سوئیس است؛ کشوری که در دل اروپا نه‌تنها به الگویی از ثبات، صلح و مردم‌سالاری تبدیل شده، بلکه نشان داده که چگونه می‌توان آزادی را نه در قالب شعار، بلکه در بطن زندگی روزمره مردم محقق کرد.
سوئیس کشوری است که توانسته میان سنت و مدرنیته، میان فردگرایی و همبستگی اجتماعی، میان استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی تعادل برقرار کند. درست همان‌گونه که اُرُد بزرگ در فلسفه خود بر این اصول تأکید دارد، سوئیس آن‌ها را در عمل پیاده کرده است. اما این موفقیت چگونه به‌دست آمده است؟ آیا سوئیس از ابتدا یک کشور پیشرفته و دموکراتیک بود؟ آیا ارزش‌هایی که امروز به آن‌ها می‌بالد، نتیجه‌ی فرهنگ دیرینه‌اش است، یا حاصل اصلاحات و تلاش‌های پیوسته‌ی مردم آن؟
در این مقدمه، قصد داریم سفری به گذشته و حال سوئیس داشته باشیم و ببینیم چرا این کشور نمونه‌ای عملی از آموزه‌های اُرُد بزرگ است. همچنین، بررسی خواهیم کرد که چه عواملی باعث شده سوئیس به این درجه از آزادی و دموکراسی برسد و چرا بسیاری از کشورهای دیگر هنوز در تلاش برای دستیابی به چنین جامعه‌ای هستند.

سوئیس: از گذشته‌ای پرچالش تا الگویی جهانی
برخلاف تصور عموم، سوئیس همیشه یک کشور آرام و پیشرفته نبوده است. در قرون وسطی، این کشور مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، صحنه‌ی جنگ‌ها و درگیری‌های داخلی و خارجی بود. اما مردم سوئیس، برخلاف بسیاری از همسایگان خود، تصمیم گرفتند که به‌جای جنگ‌های قدرت و استبداد، به سمت همبستگی و مردم‌سالاری حرکت کنند. این تحول، تدریجی اما مستحکم بود.
در سال ۱۲۹۱، سه منطقه‌ی کوچک سوئیس — اوری، شویتز و اونتروالدن — پیمانی بستند که پایه‌گذار کشور سوئیس شد. این پیمان، تعهدی بود برای همکاری و دفاع مشترک در برابر قدرت‌های خارجی. این رویکرد، بسیار به آموزه‌های اُرُد بزرگ شباهت دارد که بر اهمیت اتحاد و همبستگی در برابر ظلم تأکید می‌کند:
«هیچ آتشفشان، آذرخش و تندری، نیروی سیل انسان‌های همدل را ندارد.»
این اتحاد، کم‌کم گسترش یافت و با گذشت قرن‌ها، مناطق بیشتری به کنفدراسیون سوئیس پیوستند. اما نکته‌ی مهم‌تر این است که مردم این کشور به‌جای تکیه بر پادشاهان و اشراف، به مشارکت مردمی روی آوردند و ساختاری سیاسی ایجاد کردند که بر پایه‌ی تصمیم‌گیری جمعی بنا شده بود.
اصول بنیادین سوئیس و شباهت‌های آن با اُرُدیسم
اگر بخواهیم دلایل موفقیت سوئیس را خلاصه کنیم، می‌توان آن را در چند اصل اساسی که با فلسفه‌ی اُرُد بزرگ همخوانی دارد، بیان کرد:

آزادی فردی و اجتماعی
سوئیس یکی از آزادترین کشورهای جهان است. آزادی بیان، آزادی رسانه، و آزادی انتخاب از مهم‌ترین حقوق شهروندان آن است. هر فردی حق دارد آزادانه زندگی کند، عقایدش را بیان کند و در سرنوشت کشورش نقش داشته باشد. اُرُد بزرگ نیز آزادی را ارزشمندترین سرمایه‌ی انسان می‌داند:
«براستی زندگی، بدون آزادی شرم آور است.»
در سوئیس، شهروندان نه‌تنها از آزادی برخوردارند، بلکه آن را مسئولانه به کار می‌گیرند. برای مثال، در بسیاری از کشورها، آزادی بیان ممکن است به هرج‌ومرج رسانه‌ای منجر شود، اما در سوئیس، آزادی با آگاهی همراه است؛ مردم درک کرده‌اند که آزادی نه‌تنها یک حق، بلکه یک مسئولیت است.

مردم‌سالاری مستقیم و نقش مردم در تصمیم‌گیری
یکی از ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد سوئیس، نظام دموکراسی مستقیم آن است. در این کشور، مردم نه‌تنها نمایندگان خود را انتخاب می‌کنند، بلکه در بسیاری از تصمیمات کلان کشور، از طریق همه‌پرسی شرکت می‌کنند. این دقیقاً همان چیزی است که اُرُد بزرگ درباره‌ی آن می‌گوید:
«آزادی را باید شکافت و در مورد هر بخش از آن، نظرخواهی همگانی برپا نمود، چون آزادی، برگردان دیدگاه فاخر مردم است.»
در حالی که در بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی، مردم تنها هر چند سال یک‌بار رأی می‌دهند و سپس سیاستمداران تصمیم‌گیری می‌کنند، در سوئیس، مردم به‌طور مداوم درگیر سیاست‌های کشور خود هستند.
همبستگی و احترام به تفاوت‌ها
یکی از شگفتی‌های سوئیس این است که این کشور دارای چهار زبان رسمی (آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش) و فرهنگ‌های متنوعی است، اما همچنان یکپارچگی ملی خود را حفظ کرده است. این وحدت در عین تنوع، یکی از ستون‌های اُرُدیسم نیز هست:
«آدم‌های فرهیخته، آزادی‌خواه و نیک‌سرشت می‌دانند که تفاوت‌ها، فرصت‌هایی برای یادگیری و رشد هستند.»
در حالی که بسیاری از کشورها به‌دلیل تنوع زبانی و فرهنگی دچار تفرقه و درگیری شده‌اند، سوئیس توانسته از این تفاوت‌ها به‌عنوان فرصتی برای تقویت جامعه استفاده کند. مردم یاد گرفته‌اند که به زبان‌ها و فرهنگ‌های یکدیگر احترام بگذارند و در کنار هم کار کنند.
مدیریت خردمندانه و مسئولیت‌پذیری مردم
سوئیس یکی از بهترین سیستم‌های مدیریتی جهان را دارد. این کشور بدون منابع طبیعی قابل توجه، توانسته با تکیه بر دانش، شفافیت، و کارآمدی، یکی از قوی‌ترین اقتصادهای جهان را بسازد.
این همان چیزی است که اُرُد بزرگ بارها بر آن تأکید کرده است:
«سرزمین‌های آباد، در دستان انسان‌های خردمند و مسئولیت‌پذیر ساخته می‌شود.»
مردم سوئیس مسئولیت سرنوشت خود را بر عهده گرفته‌اند. آن‌ها در سیاست‌گذاری‌ها مشارکت دارند، مالیات خود را به‌موقع پرداخت می‌کنند، در برابر فساد حساس‌اند و وجدان اجتماعی بالایی دارند.
آیا ما می‌توانیم؟
سوئیس نمونه‌ای زنده از جامعه‌ای است که ارزش‌های والای آزادی، مردم‌سالاری و همبستگی را در عمل پیاده کرده است. این کشور نشان داده که اگر مردمی آگاه و مسئولیت‌پذیر باشند، می‌توانند بدون نیاز به رهبران مستبد، جامعه‌ای منسجم، آزاد و پیشرفته بسازند.
اما سؤال اینجاست: آیا دیگر کشورها نیز می‌توانند چنین راهی را در پیش بگیرند؟
شاید پاسخ را در کلام اُرُد بزرگ بیابیم:
«تاریخ نشان داده است تا خواستار آزادی نباشیم، کسی آن را به ما نمی‌دهد.»
آیا ما آماده‌ایم که خواستن را آغاز کنیم؟


سوئیس: سرزمین کوه‌ها، آزادی‌ها
وقتی نام سوئیس به گوشمان می‌خورد، معمولاً اولین تصاویری که به ذهن می‌آید، قله‌های سر به فلک کشیده آلپ، دریاچه‌های زلال و ساعت‌های دقیق است. اما فراتر از این زیبایی‌های طبیعی، روح واقعی سوئیس در ارزش‌هایی نهفته است که آن را به سرزمین آزادی‌ها تبدیل کرده است. کشوری که هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ اجتماعی، قله‌های بلند آزادی و استقلال را فتح کرده است. در این بخش، سفری به قلب این کشور خواهیم داشت تا ببینیم چگونه سوئیس، با تکیه بر آزادی و همبستگی، به نمادی از اُرُدیسم در دنیای واقعی تبدیل شده است.
کوه‌ها: نماد استقامت و استقلال
کوه‌های سر به فلک کشیده آلپ، بیش از آنکه یک ویژگی جغرافیایی باشند، به‌نوعی استعاره‌ای از روحیه مردم سوئیس هستند. این سرزمین، قرن‌ها در میان این کوه‌ها پنهان مانده بود، از هجوم امپراتوری‌ها در امان ماند و کم‌کم استقلال خود را شکل داد. مردم این سرزمین یاد گرفتند برای بقا باید به خودشان متکی باشند و به کسی جز اراده و همبستگی خودشان امید نبندند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
«همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادیخواهی باشند.»
این جمله، دقیقاً توصیفی از تاریخ سوئیس است. مردم این کشور نه‌تنها در برابر امپراتوری‌های بزرگ زمان خود مانند امپراتوری روم مقدس و هابسبورگ‌ها ایستادگی کردند، بلکه توانستند با اتحاد و خرد جمعی، راهی برای زندگی آزاد پیدا کنند.
یکی از مهم‌ترین نمادهای این استقلال، داستان معروف «ویلهلم تل» است. ویلهلم تل، قهرمان افسانه‌ای سوئیس، کشاورزی بود که علیه ظلم حاکم اتریشی قیام کرد. او به نماد مقاومت و آزادی‌خواهی تبدیل شد. امروزه مجسمه‌ی او در لوکارنو و بسیاری دیگر از شهرهای سوئیس، یادآور این است که آزادی به‌سادگی به‌دست نمی‌آید؛ باید برایش ایستاد.

آزادی سیاسی: مردم‌سالاری در عمل
یکی از ستون‌های اصلی اُرُدیسم، مردم‌سالاری واقعی است؛ نه در شعار، بلکه در عمل. سوئیس، نمونه‌ای زنده از دموکراسی مشارکتی است. برخلاف بسیاری از کشورها که دموکراسی‌شان به انتخابات نمایندگان محدود می‌شود، مردم سوئیس علاوه بر انتخاب نمایندگان، به‌طور مستقیم هم در تصمیمات کلان کشور نقش دارند.
هر سال، چندین همه‌پرسی در این کشور برگزار می‌شود — از تصمیم‌گیری درباره‌ی قوانین زیست‌محیطی گرفته تا سیاست‌های مهاجرت. این دقیقاً همان چیزی است که اُرُد بزرگ تأکید دارد:
«آزادی یک پروسه ی در هم تنیده و کلان است که برای پیدایش آن، نیاز به همراهی همه مردم یک سرزمین دارد.»
یک مثال جالب، همه‌پرسی سال ۲۰۱۶ درباره‌ی درآمد پایه همگانی بود. سوئیسی‌ها درباره‌ی طرحی بحث کردند که به هر شهروند، بدون توجه به وضعیت شغلی، حقوقی ثابت پرداخت شود. این طرح اگرچه در نهایت رد شد، اما نکته مهم این است که خود مردم فرصت داشتند درباره‌ی آینده اقتصادی کشورشان نظر بدهند — چیزی که در بسیاری از کشورهای دیگر تنها در سطح سیاستمداران و نخبگان مطرح می‌شود.

آزادی اقتصادی: نوآوری به‌جای انحصار
سوئیس یکی از قوی‌ترین اقتصادهای جهان را دارد. اما برخلاف تصور، این موفقیت صرفاً به‌خاطر بانک‌های مشهور یا شرکت‌های بین‌المللی نیست. راز واقعی این اقتصاد، آزادی و رقابت سالم است.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
«گسترش آزادی های همگانی، زمینه ساز رشد در پهنه فرهنگ و هنر، اقتصاد و صنعت و... می گردد.»
در سوئیس، دولت به‌جای کنترل بیش از حد اقتصاد، شرایط را برای رشد شرکت‌های کوچک و نوآور فراهم می‌کند. بسیاری از برندهای معروف سوئیسی — از شکلات‌های لذیذ گرفته تا ساعت‌های لوکس — در واقع شرکت‌های خانوادگی کوچکی بودند که در محیطی آزاد و بدون موانع بوروکراتیک رشد کردند.
یک مثال جالب، شرکت «ویترا» (Vitra) است. این شرکت تولیدکننده‌ی مبلمان مدرن، از یک کارگاه کوچک خانوادگی به یکی از معروف‌ترین برندهای طراحی جهان تبدیل شد. رمز موفقیت آن‌ها، آزادی در نوآوری و رقابت سالم بود.

آزادی اجتماعی: احترام به تفاوت‌ها
سوئیس کشوری چندزبانه و چندفرهنگی است. مردم در این کشور به زبان‌های آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش صحبت می‌کنند — چهار زبان رسمی که در کنار هم زیبا و هماهنگ هستند.
در دنیایی که اختلافات فرهنگی اغلب به جدایی و درگیری می‌انجامد، سوئیس نشان داده که تفاوت‌ها می‌توانند به‌جای مانع، فرصتی برای همبستگی باشند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
«نیرو و شتاب دموکراسی از وجود احزاب و گروه های گوناگون سیاسی و اجتماعی است که در واقع سرپنجه های نیرومند مردم هستند.»
برای مثال، در ژنو (شهری فرانسوی‌زبان) مدارس به‌طور هم‌زمان زبان‌های آلمانی و انگلیسی را آموزش می‌دهند تا دانش‌آموزان بتوانند با دیگر بخش‌های کشور و جهان ارتباط بگیرند. این آموزش از کودکی، فرهنگ پذیرش و احترام به تفاوت‌ها را در ذهن نسل‌های جدید نهادینه می‌کند.

آزادی فردی: مردم، مسئول آزادی‌شان هستند
یکی از ویژگی‌های جالب سوئیس، اعتماد دولت به مردم است. برخلاف بسیاری از کشورهای جهان که دولت‌ها قوانین سختگیرانه‌ای برای کنترل مردم وضع می‌کنند، سوئیس رویکرد متفاوتی دارد: مردم خود مسئول زندگی‌شان هستند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
«آزادی هدیه نیست، مسئولیت است.»
یک نمونه جالب، سیستم حمل‌ونقل عمومی این کشور است. در بسیاری از شهرهای سوئیس، بلیت‌فروشی به‌صورت خودکار است و معمولاً هیچ کنترل‌گری برای چک کردن بلیت‌ها وجود ندارد. فرض بر این است که مردم به‌قدر کافی مسئولیت‌پذیر هستند که بلیت‌شان را خودشان بخرند.
نتیجه؟ نرخ تقلب، کمتر از ۳٪ است!
سوئیس، آزادی در عمل
سوئیس نشان داده که آزادی واقعی، تنها با سخنرانی و شعار به‌دست نمی‌آید. این کشور، با استقامت در برابر قدرت‌های خارجی، ایجاد یک دموکراسی واقعی، احترام به تفاوت‌ها و پرورش مسئولیت‌پذیری فردی، به الگویی از اُرُدیسم تبدیل شده است.
سوئیس ثابت کرده که آزادی، نه‌تنها یک آرمان دست‌نیافتنی نیست، بلکه می‌تواند به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شود — اگر ما، مانند مردم این سرزمین، برای آن بجنگیم، آن را بپذیریم و از آن مراقبت کنیم.
آیا ما هم می‌توانیم چنین جامعه‌ای بسازیم؟
«تا آزادی نخواهیم، هیچ‌کس آن را به ما نمی‌بخشد.» — اُرُد بزرگ


آزادی؛ گوهری که سوئیس پاس می‌دارد
آزادی، کلمه‌ای است که هزاران بار شنیده‌ایم، اما به‌راستی چند بار آن را زندگی کرده‌ایم؟ در دنیایی که بسیاری از جوامع هنوز برای حداقل حقوق فردی می‌جنگند، سوئیس مانند نگینی درخشان، نشان داده که آزادی نه‌تنها ممکن است، بلکه می‌تواند به بخشی از هویت یک ملت تبدیل شود.
سوئیس کشوری است که آزادی را نه‌فقط در قانون، بلکه در روح جامعه خود نهادینه کرده است. این آزادی در همه ابعاد زندگی مردم جاری است: از آزادی بیان گرفته تا آزادی انتخاب سبک زندگی، مذهب، کار و حتی تصمیم‌گیری‌های سیاسی.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"براستی زندگی، بدون آزادی شرم‌آور است."
بیایید ببینیم چگونه سوئیس توانسته است این گوهر گرانبها را حفظ و پاسداری کند.
آزادی بیان؛ سنگ‌بنای جامعه آزاد
یکی از مهم‌ترین مظاهر آزادی، آزادی بیان است. در سوئیس، مردم آزادانه می‌توانند نظرات خود را بیان کنند — حتی اگر این نظرات برخلاف دولت یا اکثریت جامعه باشد.
این کشور قانونی دارد که به‌وضوح از حق آزادی بیان دفاع می‌کند، مگر در مواردی که مستقیماً به خشونت یا نفرت‌پراکنی منجر شود. مردم می‌توانند بدون هراس از سانسور، درباره‌ی هر موضوعی — از سیاست گرفته تا مذهب — صحبت کنند.
مثالی ملموس؟
در سال ۲۰۲۰، یک روزنامه‌نگار سوئیسی مقاله‌ای تند و انتقادی درباره‌ی سیاست‌های مهاجرتی دولت نوشت. برخلاف بسیاری از کشورها که چنین انتقادهایی می‌توانند به زندان یا سانسور منجر شوند، این مقاله به بحث‌های عمومی دامن زد و در نهایت، دولت مجبور شد سیاست‌های خود را بازبینی کند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادی است."
سوئیس این اصل را عملی کرده است؛ چون آزادی بیان، آگاهی را زنده نگه می‌دارد و آگاهی، پایه‌ی اصلی آزادی واقعی است.

آزادی سیاسی؛ قدرت واقعی در دستان مردم
سوئیس تنها کشوری است که دموکراسی مستقیم را به شکلی گسترده و عملی پیاده کرده است. این یعنی مردم نه‌تنها نمایندگانشان را انتخاب می‌کنند، بلکه خودشان مستقیماً در تصمیم‌گیری‌ها دخیل‌اند.
مثلاً اگر یک قانون تصویب شود و عده‌ای از مردم مخالف باشند، تنها کافی است ۵۰ هزار امضا جمع‌آوری کنند تا یک همه‌پرسی برگزار شود. در نتیجه، مردم مستقیماً رأی می‌دهند که آیا آن قانون اجرا شود یا نه.
یک نمونه جالب از این آزادی سیاسی، همه‌پرسی معروف در سال ۲۰۱۴ بود که در آن مردم سوئیس تصمیم گرفتند محدودیت‌هایی برای مهاجرت وضع کنند. این تصمیم با مخالفت گسترده‌ای از سوی اتحادیه اروپا روبه‌رو شد، اما دولت سوئیس، برخلاف فشارها، به خواست مردم احترام گذاشت.
این همان دموکراسی واقعی است — مردم صاحب سرنوشت خود هستند، نه یک اقلیت قدرتمند.

آزادی اقتصادی؛ میدان رقابت برابر
سوئیس یکی از موفق‌ترین اقتصادهای دنیا را دارد، اما راز موفقیت آن فقط بانک‌های مشهورش نیست؛ بلکه آزادی اقتصادی مردم است.
در این کشور، هر کسی می‌تواند کسب‌وکار خودش را راه بیندازد، بدون آن‌که با سدهای بوروکراتیک یا امتیازات خاص برای عده‌ای محدود مواجه شود.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"اگر می خواهید سرزمینتان در برابر جهانیان سربلند باشد، پیوسته مشکلات کارگر و کارآفرین را کم کنید."

یک مثال الهام‌بخش، داستان «روژه فدرر» — قهرمان تنیس سوئیس — است. فدرر نه‌تنها به‌عنوان یک ورزشکار موفق شد، بلکه برند شخصی‌اش را هم راه‌اندازی کرد. در سوئیس، او به‌راحتی توانست برند پوشاک ورزشی خود را ثبت کند و گسترش دهد. این موفقیت تنها به لطف سیستم اقتصادی آزاد و عادلانه‌ی سوئیس ممکن شد.

آزادی مذهبی؛ احترام به باورهای مختلف
درحالی‌که بسیاری از کشورها همچنان با تنش‌های مذهبی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، سوئیس با پذیرش تنوع دینی، به الگویی در این زمینه تبدیل شده است.
در سوئیس، هر فرد می‌تواند به هر مذهبی باور داشته باشد یا اصلاً مذهبی نداشته باشد — بدون آن‌که نگران قضاوت یا سرکوب باشد. دولت کاملاً بی‌طرف است و هیچ دینی را به مردم تحمیل نمی‌کند.
یک مثال ملموس: در ژنو، در کنار کلیساهای قدیمی، مسجدها و کنیسه‌ها هم به‌طور مسالمت‌آمیز فعالیت می‌کنند. مردم با باورهای متفاوت در کنار هم زندگی می‌کنند، بدون آن‌که این تفاوت‌ها باعث جدایی آن‌ها شود.

آزادی فردی؛ انتخاب سبک زندگی
سوئیس کشوری است که مردم حق دارند سبک زندگی‌شان را خودشان انتخاب کنند. دولت در امور خصوصی مردم دخالت نمی‌کند و هیچ‌کس را مجبور به پیروی از الگوی خاصی نمی‌کند.
مثلاً مردم آزادند در هر شهر یا روستایی زندگی کنند، هر شغلی را انتخاب کنند و حتی در پایان عمر، در شرایط خاص، حق دارند برای پایان دادن به زندگی‌شان تصمیم بگیرند (موضوع بحث‌برانگیز اتانازی که در سوئیس قانونی است).
این آزادی فردی، همان چیزی است که اُرُد بزرگ می‌گوید:
"فلسفه اُرُدیسم باور دارد انسان و آزادی های او شایسته احترام هستند."

نتیجه‌گیری؛ آزادی‌ای که به سادگی به‌دست نیامده است
سوئیس نشان داده که آزادی، هدیه‌ای از سوی حکومت‌ها نیست؛ بلکه نتیجه‌ی اراده و مسئولیت‌پذیری مردم است. آن‌ها فهمیده‌اند که اگر آزادی را حفظ نکنند، دیر یا زود آن را از دست خواهند داد.
این کشور، در عمل ثابت کرده که آزادی تنها یک شعار نیست، بلکه می‌تواند به شیوه‌ای از زندگی تبدیل شود — اگر مردم به‌اندازه کافی آگاه، متحد و جسور باشند.
و پرسش نهایی:
آیا ما هم می‌توانیم چنین جامعه‌ای بسازیم؟
شاید پاسخ را در این جمله اُرُد بزرگ بیابیم:
"آزادی، میراثی نیست که از گذشتگان به ما برسد؛ آینده‌ای است که باید برای آن بجنگیم."


دموکراسی مستقیم؛ تجسم خواست مردم
"انتخابات آزاد، تنها راهکار ادامه ماندگاری یک دودمان سیاسی است. بستر افکار عمومی همچون دریاست، سیاستمداران بدانند هیچ بنایی بر این دریا پایدار نخواهد بود، مگر آنکه خود را در طول زمان با بسامدهای (امواج) آن همراه سازد... دموکراسی توانسته به این نیاز افکار عمومی پاسخی مناسب دهد. نیرو و شتاب دموکراسی از وجود احزاب و گروه های گوناگون سیاسی و اجتماعی است که در واقع سرپنجه های نیرومند مردم هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
دموکراسی مستقیم، مفهومی است که اغلب به‌عنوان یک آرمان دست‌نیافتنی در نظر گرفته می‌شود؛ اما در سوئیس، این آرمان به واقعیت تبدیل شده است. درحالی‌که بسیاری از کشورها به‌نوعی دموکراسی نمایندگی وابسته‌اند — جایی که مردم فقط هر چند سال یک‌بار به نمایندگان رأی می‌دهند و بعد، همه‌چیز را به آن‌ها واگذار می‌کنند — سوئیس راه دیگری را در پیش گرفته است. این کشور به مردمش این قدرت را داده که در هر لحظه، سرنوشتشان را خودشان رقم بزنند.
بیایید ببینیم این سیستم چگونه کار می‌کند، چرا موفق است، و چه درسی می‌توان از آن گرفت.
دموکراسی مستقیم چیست و چرا اهمیت دارد؟
دموکراسی مستقیم یعنی مردم نه‌تنها نمایندگان خود را انتخاب می‌کنند، بلکه درباره‌ی قوانین و سیاست‌های اصلی کشور نیز به‌طور مستقیم رأی می‌دهند.
به‌عبارتی، در سوئیس مردم فقط در روز انتخابات «صدا» ندارند؛ بلکه این صدا همیشه شنیده می‌شود. آن‌ها می‌توانند هر زمان که لازم بدانند، با جمع‌آوری تعداد معینی امضا، دولت را مجبور به برگزاری همه‌پرسی کنند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"دموکراسی ارزش فرد و دیدگاه اجتماعی او را بالا می‌برد."
این دقیقاً همان چیزی است که سوئیس در عمل پیاده کرده است: هر فرد، مهم و تأثیرگذار است.

چگونه مردم قوانین را تغییر می‌دهند؟
در سوئیس دو روش برای دخالت مستقیم مردم در سیاست وجود دارد:
ابتکار مردمی (Popular Initiative): اگر مردم احساس کنند قانون جدیدی لازم است یا سیاستی باید تغییر کند، تنها کافی است 100 هزار امضا جمع کنند. در این صورت، دولت مجبور است این موضوع را به رأی‌گیری ملی بگذارد.

مثال ملموس: در سال ۲۰۱۸، مردم سوئیس طرحی را پیشنهاد دادند تا مزارع صنعتی را محدود کنند و حمایت بیشتری از کشاورزی پایدار شود. دولت ابتدا مخالف بود، اما چون امضاها به حد نصاب رسید، همه‌پرسی برگزار شد. هرچند مردم در نهایت به این طرح رأی منفی دادند، اما دولت مجبور شد سیاست‌های کشاورزی خود را اصلاح کند تا خواسته‌های عمومی را در نظر بگیرد.
مثال ملموس: در سال ۲۰۲۱، دولت سوئیس قانونی برای افزایش مالیات سوخت‌های فسیلی به‌منظور مبارزه با تغییرات اقلیمی تصویب کرد. گروهی از مردم احساس کردند این قانون هزینه‌های زندگی را بالا می‌برد و ۵۰ هزار امضا جمع کردند. نتیجه؟ همه‌پرسی برگزار شد و مردم با اکثریت اندکی این طرح را رد کردند. دولت بلافاصله قانون را لغو کرد و طرح جدیدی با مشورت مردم ارائه داد.

چرا دموکراسی مستقیم در سوئیس موفق است؟
بسیاری از کشورها به این سیستم فکر کرده‌اند، اما چرا سوئیس توانسته آن را پایدار و موفق نگه دارد؟
فرهنگ مشارکت: مردم سوئیس از کودکی یاد می‌گیرند که جامعه‌شان به حضور فعال آن‌ها وابسته است. در مدارس به‌جای آموزش خشک سیاست، به دانش‌آموزان یاد داده می‌شود که چگونه نظراتشان را بیان کنند، بحث کنند و به توافق برسند.
اعتماد متقابل: دولت به مردم اعتماد دارد و مردم هم به دولت. این اعتماد دوطرفه باعث می‌شود حتی زمانی که نتیجه همه‌پرسی برخلاف نظر دولت است، مقامات بدون بهانه‌تراشی یا سرکوب، به رأی مردم احترام بگذارند.
رسانه‌های آزاد: رسانه‌ها در سوئیس مستقل هستند و اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه را به مردم می‌رسانند. مردم هم قبل از هر رأی‌گیری، کاملاً در جریان جوانب مثبت و منفی قرار می‌گیرند. اُرُد بزرگ می‌گوید:
"آگاهی، پایه‌ی دموکراسی است."
نقش مردم عادی در سیاست‌گذاری
در بسیاری از کشورها، مردم احساس می‌کنند که رأی‌شان تغییری ایجاد نمی‌کند. اما در سوئیس، مردم باور دارند که هر رأی واقعاً ارزش دارد.
مثال جالب: در سال ۲۰۱۹، گروهی از جوانان سوئیسی طرحی را برای افزایش مرخصی پدران به ۲ هفته پیشنهاد دادند (تا پدرها بتوانند زمان بیشتری با نوزادان خود بگذرانند). با وجود مخالفت اولیه دولت، ۸۰ هزار امضا جمع شد و همه‌پرسی برگزار گردید. نتیجه؟ مردم با ۶۰٪ آرا به این طرح رأی مثبت دادند و دولت مجبور به اجرای آن شد.

دموکراسی مستقیم در برابر پوپولیسم
یکی از نگرانی‌های جهانی درباره‌ی دموکراسی مستقیم، این است که ممکن است به دام پوپولیسم بیفتد — جایی که سیاستمداران با وعده‌های عوام‌فریبانه رأی جمع می‌کنند.
اما سوئیس نشان داده است که وقتی مردم آگاه باشند و اطلاعات درست دریافت کنند، از این خطر جلوگیری می‌شود.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"جامعه‌ای که با آگاهی پیش برود، فریب‌کاران را کنار می‌زند."

درس‌هایی که می‌توان از سوئیس گرفت
سوئیس ثابت کرده است که دموکراسی مستقیم، نه‌تنها ممکن است، بلکه می‌تواند به شکلی پایدار و موفق عمل کند. این کشور نشان داده است که وقتی مردم قدرت واقعی دارند، احساس مسئولیت بیشتری هم می‌کنند.
پس پرسش نهایی این است:
آیا ما هم می‌توانیم سرنوشتمان را مثل مردم سوئیس، به دست خودمان بسازیم؟
شاید پاسخ را در این جمله از اُرُد بزرگ پیدا کنیم:
"آینده از آنِ ملت‌هایی است که جسارت به‌دست‌گرفتن سرنوشتشان را دارند."


اتحاد مردم؛ راز قدرت پایدار
"هیچ آتشفشان، آذرخش و تندری، نیروی سیل انسان‌های همدل را ندارد." — فیلسوف اُرُد بزرگ
وقتی صحبت از موفقیت‌های پایدار یک کشور می‌شود، معمولاً به اقتصاد قوی، سیاست‌های خردمندانه یا زیرساخت‌های پیشرفته اشاره می‌کنیم. اما پشت همه‌ی این‌ها، چیزی مهم‌تر و بنیادی‌تر نهفته است: اتحاد مردم.
سوئیس نمونه‌ای بی‌نظیر از کشوری است که باوجود تنوع زبانی، فرهنگی و مذهبی، مردمانش به طرز تحسین‌برانگیزی متحد هستند. این اتحاد نه‌تنها از بین نرفته، بلکه به ستون اصلی قدرت این کشور تبدیل شده است.
بیایید ببینیم چطور سوئیس توانسته این همبستگی را حفظ کند و چرا این اتحاد، بازتابی زنده از فلسفه‌ی اُرُد بزرگ است.

تنوع زبانی و فرهنگی؛ مانعی که به فرصت تبدیل شد
سوئیس کشوری کوچک است که چهار زبان رسمی دارد: آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش. هرکدام از این زبان‌ها با فرهنگ و هویت خاص خودشان همراه هستند. در بیشتر کشورها، چنین تنوعی می‌تواند به جدایی و اختلاف منجر شود؛ اما سوئیس نشان داده است که این تفاوت‌ها می‌توانند به پلی برای اتحاد تبدیل شوند.
مثال ملموس: در کانتون (استان) فریبورگ، مردم دو زبان فرانسوی و آلمانی صحبت می‌کنند. علائم شهری، مدارس و حتی رسانه‌ها به هر دو زبان فعالیت می‌کنند. مردم این منطقه نه‌تنها زبان همدیگر را یاد می‌گیرند، بلکه به فرهنگ‌های یکدیگر هم احترام می‌گذارند.

چگونه سوئیس اتحاد را حفظ کرده است؟
سوئیس رازهایی دارد که توانسته این سطح از همبستگی را ایجاد و نگهداری کند:
1. سیستم فدرالی و احترام به محلی‌گرایی
سوئیس به‌جای تمرکز قدرت در پایتخت، به هر کانتون (استان) خودمختاری داده است. هر کانتون قوانین، آموزش، زبان و حتی مالیات‌های خودش را دارد. این سیستم باعث می‌شود مردم هر منطقه احساس کنند که فرهنگ و هویتشان محترم شمرده می‌شود و نیازی به مبارزه برای دیده‌شدن ندارند.
مثال ملموس: کانتون تیچینو که در جنوب سوئیس قرار دارد، به زبان ایتالیایی صحبت می‌کند. آن‌ها در عین حال که به زبان و فرهنگ خود پایبندند، به قوانین کلی کشور هم احترام می‌گذارند. این هم‌زیستیِ دوگانه میان هویت محلی و ملی، ریشه‌ی اتحاد آن‌هاست.

2. آموزش همبستگی از کودکی
در مدارس سوئیس، دانش‌آموزان فقط درس‌های معمولی مثل ریاضی و علوم را یاد نمی‌گیرند؛ آن‌ها یاد می‌گیرند که چطور در کنار دیگران زندگی کنند، چطور تفاوت‌ها را بپذیرند و چطور اختلافات را از طریق گفت‌وگو حل کنند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"کودکی که دوستی، همکاری و همبستگی را یاد می‌گیرد، بزرگسالی آزاد و خردمند خواهد شد."

3. احترام به زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف
در سوئیس، هیچ زبانی بر دیگری برتری ندارد. همه‌ی زبان‌ها رسمی و برابر هستند. حتی رئیس‌جمهور هم در سخنرانی‌هایش باید به همه‌ی زبان‌ها صحبت کند.
مثال ملموس: وقتی در سوئیس انتخابات برگزار می‌شود، تمام تبلیغات سیاسی به چهار زبان ترجمه می‌شود. حتی گزارش‌های خبری بزرگ هم به زبان‌های مختلف ارائه می‌شوند تا هیچ شهروندی احساس طردشدگی نکند.

4. اقتصاد مبتنی بر عدالت اجتماعی
یکی از دلایل مهم اتحاد مردم سوئیس، اقتصاد منصفانه‌ی آن‌هاست. فاصله‌ی طبقاتی در سوئیس به‌شدت کم است و کسی احساس نمی‌کند نادیده گرفته شده یا از جامعه طرد شده است.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"شادی کجاست؟ جایی که همه ارزشمند هستند."

اتحاد در بحران‌ها؛ آزمون واقعی همبستگی
یک جامعه‌ی متحد، زمانی ارزش واقعی‌اش را نشان می‌دهد که بحران پیش بیاید. سوئیس در طول تاریخ بارها این اتحاد را ثابت کرده است.
مثال ملموس: در دوران همه‌گیری کرونا، مردم سوئیس به‌صورت داوطلبانه به سالمندان و افرادی که در قرنطینه بودند، کمک می‌کردند. سوپرمارکت‌ها محصولات ضروری را به قیمت عادلانه فروختند و دولت با کمک مالی، اجازه نداد کسی زیر فشار اقتصادی خرد شود.
نتیجه‌گیری: اتحاد، رمز ماندگاری یک ملت
سوئیس به ما نشان می‌دهد که اتحاد، نه‌تنها یک شعار زیبا، بلکه یک ضرورت واقعی برای ساختن جامعه‌ای پایدار و قدرتمند است. مردم سوئیس، با پذیرش تفاوت‌ها، احترام به هویت‌های گوناگون، آموزش همبستگی و ساختن اقتصادی عادلانه، موفق شده‌اند کشوری بسازند که حتی در دل بحران‌ها هم متحد و پایدار باقی بماند.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"همبستگی مردمی، سنگ بنای ساختن جهانی بهتر است."
پرسش پایانی: اگر سوئیس توانسته به چنین اتحادی برسد، آیا ما هم می‌توانیم به آن دست پیدا کنیم؟


احزاب و رسانه‌های آزاد؛ ستون‌های مردمسالاری
"احزاب آزاد، ستون‌های بالندگی و رشد کشورها هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
در یک جامعه‌ی دموکراتیک، مردم حق دارند صدای خود را به گوش حاکمان برسانند، افکارشان را بیان کنند و در انتخاب مسیر کشورشان نقش داشته باشند. اما اگر این صداها سانسور شوند، اگر مردم به اطلاعات واقعی دسترسی نداشته باشند، آیا چیزی از دموکراسی باقی می‌ماند؟
سوئیس یکی از بهترین نمونه‌های کشوری است که احزاب سیاسی آزاد و رسانه‌های مستقل، ستون‌های اصلی مردمسالاری آن را تشکیل می‌دهند. این بخش از کتاب، به‌دنبال نشان‌دادن این است که چگونه سوئیس با تکیه بر آزادی سیاسی و رسانه‌ای، به الگویی زنده از فلسفه‌ی اُرُد بزرگ تبدیل شده است.

چندصدایی سیاسی؛ چرا احزاب آزاد مهم‌اند؟
در بسیاری از کشورها، یک یا دو حزب بزرگ صحنه‌ی سیاسی را قبضه کرده‌اند و صدای مخالفان به حاشیه رانده می‌شود. اما در سوئیس، احزاب سیاسی متنوع و فعال هستند و هر کدام نماینده‌ی بخشی از مردم‌اند.
سوئیس به‌جای دعواهای حزبی و حذف رقیب، مدلی از دموکراسی توافقی را پیاده کرده است؛ به این معنا که احزاب حتی در صورت اختلاف نظر، به‌دنبال توافق و سازش می‌گردند.
مثال ملموس: شورای فدرال سوئیس (قوه‌ی اجرایی کشور) همیشه از اعضای چندین حزب مختلف تشکیل می‌شود. این یعنی حتی حزب مخالف دولت هم در اداره‌ی کشور نقش دارد و کنار گذاشته نمی‌شود.
احزاب؛ راهنمای مردم، نه ابزار قدرت
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"احزاب آزاد، ستون های بالندگی و رشد کشورها هستند. احزاب شایسته، به دنبال تمامیت خواهی سیاسی نیستند".
در سوئیس، احزاب بیشتر از آن‌که به‌دنبال کسب قدرت باشند، به‌عنوان راهنما و نماینده‌ی افکار مردم عمل می‌کنند. آن‌ها به جای دروغ‌پردازی و هیاهو، برنامه‌های اجرایی و راه‌حل‌های عملی ارائه می‌دهند.
مثال ملموس: حزب سبزهای سوئیس که طرفدار محیط‌زیست است، سال‌ها تلاش کرد تا قوانینی برای حفاظت از طبیعت تصویب شود. وقتی در همه‌پرسی ۲۰۲۱، قانون جدید مالیات کربن رد شد، این حزب ناامید نشد و دوباره با طرح‌های بهتری به میدان آمد.
رسانه‌های آزاد؛ نجات‌دهنده‌ی حقیقت
"رسانه‌های براستی آزاد، دشمن همیشگی بزهکارانند چرا که ندای واقعیت هستند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
رسانه‌ها، چشم و گوش مردم‌اند. اگر این چشم و گوش فریب‌خورده یا بسته شوند، مردم در تاریکی نگه داشته می‌شوند. در سوئیس، رسانه‌ها به‌شدت مستقل‌اند و اجازه ندارند دروغ‌پراکنی یا سانسور کنند.
مثال ملموس: در ماجرای رسوایی مالی یک شرکت بزرگ سوئیسی در سال ۲۰۱۹، رسانه‌ها بدون هیچ فشاری از سوی دولت، تمام جزئیات را افشا کردند. دولت هم به‌جای سرکوب، از این افشاگری حمایت کرد و اصلاحات لازم را انجام داد.
شفافیت سیاسی؛ مردم، ناظر همیشگی قدرت
در سوئیس، سیاستمداران می‌دانند که زیر ذره‌بین رسانه‌ها و مردم هستند. این شفافیت باعث می‌شود فساد به‌شدت کاهش یابد.
مثال ملموس: هر نماینده‌ی پارلمان در سوئیس موظف است تمام درآمدهای جانبی و حمایت‌های مالی‌ای که دریافت می‌کند را اعلام کند. اگر کسی این کار را نکند، توسط رسانه‌ها و مردم به‌شدت زیر سوال می‌رود.
حق انتقاد؛ سنگ بنای آزادی بیان
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"جامعه‌ای که از انتقاد بترسد، هرگز پیشرفت نخواهد کرد."
در سوئیس، هر کسی می‌تواند از دولت، احزاب، و حتی افراد قدرتمند انتقاد کند — بدون ترس از مجازات. این آزادی بیان، باعث می‌شود سیاستمداران همیشه مجبور باشند پاسخگو باشند.
مثال ملموس: وقتی دولت سوئیس در مدیریت واکسن کرونا دچار تأخیر شد، رسانه‌ها به‌شدت انتقاد کردند. دولت هم به‌جای سانسور، به مردم توضیح داد که مشکل چه بوده و چطور قصد دارد جبران کند.
نتیجه‌گیری کوبنده: آزادی سیاسی و رسانه‌ای، قلب دموکراسی است
سوئیس نشان داده است که دموکراسی واقعی، فقط در انتخابات خلاصه نمی‌شود. برای داشتن جامعه‌ای آزاد و پایدار، نیاز به احزاب متنوع، رسانه‌های مستقل و آزادی بیان است.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"جامعه‌ای که در آن مردم ندانند چه می‌گذرد، جامعه‌ای مرده است."
پرسش پایانی: آیا ما هم می‌توانیم به‌جای سانسور و انحصارطلبی، به سمت آزادی بیان و چندصدایی واقعی حرکت کنیم؟


مسئولیت‌پذیری مردم؛ کلید آزادی پایدار
"آزادی هدیه و کادو نیست، آزادی مسئولیت است و بی‌شک مردم بی‌تفاوت، آزادی ندارند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
آزادی وقتی ارزشمند و پایدار می‌مونه که مردم فقط مصرف‌کننده‌ی آن نباشند، بلکه خودشون در حفاظت و پیشبردش نقش داشته باشند. سوئیس نمونه‌ای زنده از جامعه‌ای است که مردمش، نه‌تنها به آزادی رسیده‌اند، بلکه مسئولیت حفظ آن را هم برعهده دارند.
آزادی؛ نعمتی که نیاز به نگهبان دارد
بسیاری از جوامع، وقتی به آزادی می‌رسند، به مرور آن را از دست می‌دهند؛ چرا؟ چون مردم فکر می‌کنند آزادی، چیزی ثابت و همیشگی است و نیازی به تلاش ندارد. اما سوئیسی‌ها در طول تاریخ یاد گرفته‌اند که آزادی، اگر مراقبت نشود، به‌راحتی از دست می‌رود.
مثال ملموس: در جنگ جهانی دوم، سوئیس با این‌که درگیر جنگ نشد، اما مردمش داوطلبانه آموزش نظامی دیدند و آماده‌ی دفاع از کشور شدند. آن‌ها می‌دانستند آزادی، فقط زمانی دوام دارد که مردم حاضر باشند برایش بایستند.
مسئولیت در برابر محیط‌زیست؛ همگام با طبیعت
سوئیسی‌ها معتقدند آزادی فقط مربوط به سیاست نیست؛ بلکه مسئولیت‌پذیری در برابر طبیعت هم بخشی از وظیفه‌ی شهروندی آن‌هاست.
مثال ملموس: مردم سوئیس به‌جای این‌که منتظر باشند دولت مشکل محیط‌زیست را حل کند، خودشان پیش‌قدم می‌شوند. تفکیک زباله، صرفه‌جویی در مصرف انرژی، و حتی شرکت در پروژه‌های پاک‌سازی طبیعت، وظیفه‌ی هر شهروند محسوب می‌شود. جالب‌تر این‌که، در برخی شهرهای کوچک، اگر کسی زباله‌اش را درست تفکیک نکند، همسایه‌ها دوستانه به او تذکر می‌دهند — این یعنی جامعه‌ی مسئولیت‌پذیر!
مشارکت مردمی؛ هر رأی یک مسئولیت است
در خیلی از کشورها، مردم فقط موقع انتخابات سر و کله‌شان پیدا می‌شود و بعدش کار را به دولت می‌سپارند. اما در سوئیس، مردم می‌دانند که رأی‌دادن تنها آغاز ماجراست، نه پایان آن.
مثال ملموس: مردم سوئیس در سال چندین بار به همه‌پرسی‌های مختلف دعوت می‌شوند. حتی برای تصمیمات به‌ظاهر کوچک، مثل ساخت‌وساز یک جاده‌ی جدید یا تعیین بودجه‌ی مدرسه‌ها، مردم رأی می‌دهند. حضور پررنگ در این رأی‌گیری‌ها، نشان‌دهنده‌ی حس مسئولیت جمعی است.
کار داوطلبانه؛ فرهنگ کمک بی‌چشم‌داشت
یکی از ستون‌های پنهان موفقیت سوئیس، فرهنگ کار داوطلبانه است. مردم فقط برای خودشان زندگی نمی‌کنند؛ بلکه به جامعه‌شان هم خدمت می‌کنند.
مثال ملموس: در شهرهای کوچک سوئیس، خیلی از آتش‌نشان‌ها، داوطلب هستند. یعنی بدون گرفتن حقوق، شب‌ها و روزها آماده‌اند تا جان و مال همشهری‌هایشان را نجات دهند. این روحیه‌ی ایثار و مسئولیت‌پذیری، چیزی نیست که با دستور دولت ایجاد شود — این فرهنگ، از خود مردم می‌آید.
آموزش مسئولیت‌پذیری؛ شروع از کودکی
هیچ جامعه‌ای یک‌شبه مسئولیت‌پذیر نمی‌شود. سوئیس این را خوب می‌داند و به همین دلیل، از کودکی به بچه‌ها یاد می‌دهد که شهروند خوب بودن یعنی چه.
مثال ملموس: در مدارس سوئیس، علاوه‌بر درس‌های معمولی، دانش‌آموزان یاد می‌گیرند چطور در اجتماع فعال باشند. مثلاً باید پروژه‌هایی انجام بدهند که به جامعه‌ی محلی‌شان کمک کند — مثل کاشت درخت، کمک به سالمندان یا حتی برنامه‌ریزی برای حل یک مشکل شهری کوچک.

نتیجه‌گیری: آزادی بدون مسئولیت، سرابی بیش نیست
سوئیس به دنیا نشان داده که آزادی، تنها وقتی دوام دارد که مردم آن را به‌عنوان یک مسئولیت بپذیرند، نه فقط یک حق. جامعه‌ای که فقط انتظار دارد آزادی به او داده شود، دیر یا زود آن را از دست می‌دهد.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"آزادی را باید پاس داشت، همان‌گونه که جان را."
پرسش پایانی: آیا ما آماده‌ایم به‌جای این‌که فقط از آزادی حرف بزنیم، برای نگه‌داشتن آن قدمی برداریم؟


نتیجه‌گیری نهایی: سوئیس و اُرُدیسم؛ الگویی برای آینده‌ی ما
"همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادی‌خواهی باشند." — فیلسوف اُرُد بزرگ
در طول این کتاب، سفری به دل سوئیس داشتیم؛ کشوری که انگار روح اُرُدیسم در جای‌جای آن دمیده شده است. از کوه‌های سر به فلک کشیده‌ی آلپ تا کوچه‌پس‌کوچه‌های آرام شهرهای کوچک، از آزادی فردی تا دموکراسی مستقیم، از اتحاد مردمی تا مسئولیت‌پذیری اجتماعی — سوئیس نشان داده است که آرمان‌هایی که اُرُد بزرگ از آن‌ها سخن می‌گوید، فقط رویا نیستند؛ بلکه می‌توانند به واقعیت تبدیل شوند.
اما حالا وقت یک پرسش اساسی است: آیا ما هم می‌توانیم چنین جامعه‌ای بسازیم؟
آزادی؛ به‌دست‌آوردنی، نه بخشیدنی
یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از سوئیس می‌گیریم، این است که آزادی، هدیه‌ای نیست که حاکمان به مردم بدهند. آزادی، چیزی است که مردم باید آن را بخواهند، برایش بجنگند و بعد هم برای حفظش، مسئولانه رفتار کنند.
در بسیاری از کشورها، مردم انتظار دارند دولت‌ها برایشان آزادی، رفاه و عدالت بیاورند. اما سوئیس نشان می‌دهد که آزادی وقتی معنا دارد که مردم خودشان سازنده‌ی آن باشند. آزادی بدون آگاهی و مشارکت، توهمی بیش نیست.
اُرُد بزرگ می‌گوید:  "آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست.  همای پادشاهی بر شانه همه مردم یک کشور خواهد نشست، هنگامی که آنها به دموکراسی و مردمسالاری واقعی رسیده باشند."
دموکراسی واقعی، صدای مردم واقعی
دموکراسی در خیلی از کشورها به انتخاب‌های دوره‌ای محدود شده است. مردم رأی می‌دهند، بعد کنار می‌کشند و منتظر می‌مانند تا دولت‌ها کار را پیش ببرند.  اما سوئیس نشان داده است که دموکراسی، چیزی فراتر از انتخابات است — دموکراسی یعنی مردم، همیشه و در هر لحظه، تصمیم‌گیرنده‌ی اصلی باشند.
سوئیس به ما یاد می‌دهد:

   مردم نباید فقط رأی‌دهنده باشند؛ باید تصمیم‌گیرنده باشند.
   قدرت واقعی، وقتی معنا دارد که در دستان مردم باشد.
   هر شهروند باید خودش را بخشی از حاکمیت بداند، نه صرفاً یک تماشاگر.


اُرُد بزرگ می‌گوید: "ملت‌های آگاه، خود سرنوشتشان را می‌سازند."

اتحاد؛ نیروی شکست‌ناپذیر
سوئیس با چهار زبان، فرهنگ‌های متفاوت و اقوام گوناگون، نشان داده است که اتحاد، فراتر از شباهت‌هاست. مردم این کشور به ما می‌گویند که تفاوت‌ها، وقتی همراه با احترام و پذیرش باشند، نه‌تنها مانع نیستند، بلکه جامعه را قوی‌تر و غنی‌تر می‌کنند.
در دنیایی که سیاستمداران با دامن‌زدن به اختلاف‌ها سعی می‌کنند مردم را به جان هم بیندازند، سوئیس با اتحاد مردمی‌اش به ما یادآوری می‌کند: قدرت واقعی، از دل همبستگی می‌جوشد.
اُرُد بزرگ می‌گوید: "هیچ آذرخشی، نیروی مردم همدل را ندارد."
مسئولیت‌پذیری؛ ستون پنهان آزادی
آزادی بدون مسئولیت، مثل آتشی است که زود خاموش می‌شود. مردم سوئیس به ما یاد داده‌اند که آزادی، وقتی دوام می‌آورد که هر شهروند، خودش را نگهبان آن بداند.
از تصمیم‌گیری‌های محلی گرفته تا حفاظت از محیط‌زیست، از فعالیت‌های داوطلبانه تا مشارکت در همه‌پرسی‌ها — سوئیسی‌ها به ما نشان داده‌اند که جامعه‌ی آزاد، بدون شهروندان مسئول، معنایی ندارد.
اُرُد بزرگ می‌گوید : "هر انسان، نگهبان آزادی خویش است."

آیا ما هم می‌توانیم؟
اینجا به بخش مهم ماجرا می‌رسیم. آیا ما هم می‌توانیم جامعه‌ای مثل سوئیس بسازیم؟ آیا می‌توانیم آرمان‌های اُرُدیسم را در سرزمین خودمان، در دل فرهنگ خودمان زنده کنیم؟
جواب ساده است: بله، اما به یک شرط.
باید از خودمان شروع کنیم.

   اگر ما آزادی را فقط یک آرزو ببینیم، هیچ‌وقت به آن نمی‌رسیم.
   اگر منتظر باشیم دیگران برایمان عدالت و دموکراسی بیاورند، همیشه در انتظار خواهیم ماند.
   اگر به اختلاف‌ها دامن بزنیم، هیچ‌وقت قوی نخواهیم شد.

   اگر مسئولیت‌ها را به گردن دیگران بیندازیم، آزادی‌مان را هم به آن‌ها تقدیم کرده‌ایم.


پایان یا آغاز؟
سوئیس نمونه‌ای زنده از جامعه‌ای است که ارزش‌های اُرُدیسم را زندگی می‌کند؛ آزادی، دموکراسی، اتحاد، و مسئولیت‌پذیری همه کنار هم. اما این کتاب نباید فقط یک پایان باشد؛ باید یک آغاز باشد. آغاز سفری برای ساختن جامعه‌ای بهتر، آگاه‌تر و آزادتر.
اُرُد بزرگ می‌گوید:
"
تاریخ نشان داده است تا خواستار آزادی نباشیم، کسی آن را به ما نمی‌دهد."
پس... آیا ما آماده‌ایم خواستن را آغاز کنیم؟


سوئیس نزدیک‌ترین کشور به آرمان‌های فلسفه اُرُدیسم 02

دانلود نسخه PDF کتاب سوئیس نزدیک‌ترین کشور به آرمان‌های فلسفه اُرُدیسم
برای مطالعه روی مرورگر خود روی لینک زیر کلیک کنید:

برای مطالعه در فایل پی دی اف PDF
https://www.flipbookpdf.net/web/site/3960a5918ce9988684bac234cbe6919e4d7f72f6202503.pdf.html

دانلود فایل پی دی اف pdf کتاب

پ ن : بنیانگذار مکتب فلسفی اردیسم ، فیلسوف ارد بزرگ است او بزرگترین فیلسوف جهان در حال حاضر است و مریدان بسیاری در سرتاسر جهان دارد. در حال حاضر زنده است و در شهر کرج مرکز استان البرز ایران زندگی می کند . همگان برای دیدارش از سراسر جهان به این شهر می روند تا از دانشش بهره مند گردند.


کتاب تفاوت‌های اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی - به کوشش: ناهید ناظری

کتاب تفاوت‌های اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی KIHAN1


کتاب تفاوت‌های اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی

 

 به کوشش: ناهید ناظری


دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم  شهر ونکوور - کانادا (تاسیس 2011)

Dialectics in the philosophy of Orodism

 

2024 - 1403

 

 

این کتاب را تقدیم میکنم به:
همه عاشقان حکمت و فلسفه اُرُدیسم



فهرست کتاب

اهمیت زمین و نقش انسان در حفظ آن    4
فصل دوم: دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ درباره زمین    6
فصل سوم: نقش انسان در تخریب محیط زیست از دیدگاه اُرُد بزرگ    8
فصل چهارم: لیبرالیسم اقتصادی: رویکردی مخالف حفاظت محیط زیست    10
فصل پنجم: دیدگاه‌های دونالد ترامپ و تأثیرات سیاست‌های او بر زمین    13
فصل ششم: تضاد فلسفی: اُرُدیسم در برابر لیبرالیسم اقتصادی    15
فصل هفتم: راهکارهای پیشنهادی اُرُد بزرگ برای حفاظت از زمین    17
فصل هشتم: تحلیل سیاست‌های محیط زیستی لیبرالیسم اقتصادی    19
فصل نهم: نقش آموزش و فرهنگ‌سازی در تغییر نگرش‌ها    22
فصل دهم: همبستگی جهانی: کلید نجات زمین    24
فصل یازدهم: نتیجه‌گیری: حرکت به سوی آینده‌ای پایدار    27


 

اهمیت زمین و نقش انسان در حفظ آن

مقدمه‌ای بر بحران زیست‌محیطی

 

کره زمین، این گهواره حیات و زیستگاه میلیون‌ها گونه از موجودات زنده، در طول تاریخ بشری تحت فشارهای فراوانی قرار گرفته است. انسان به‌عنوان تنها موجود آگاه بر زمین، توانسته تأثیرات گسترده‌ای بر محیط زیست بگذارد؛ اما این تأثیرات، همواره مثبت نبوده‌اند. در دهه‌های اخیر، تغییرات اقلیمی، تخریب منابع طبیعی و از بین رفتن تنوع زیستی به بحران‌هایی جهانی تبدیل شده‌اند.

 

این بحران‌ها ناشی از رفتارهای خودخواهانه انسان‌هاست که زمین را به‌عنوان منبعی بی‌پایان برای بهره‌برداری تلقی کرده‌اند. فیلسوف اُرُد بزرگ با دیدگاهی متفاوت، زمین را موجودی زنده و پویا می‌داند که باید به‌عنوان میراثی گرانبها پاسداری شود.

 

اهمیت زمین به‌عنوان منبع حیات

 

فیلسوف اُرُد بزرگ در کتاب سرخ می‌نویسد:

    "زمین زنده و پویاست، آن را باید پاس داشت."

 

این جمله ساده اما پرمعنا، نشان‌دهنده نقش حیاتی زمین برای موجودات زنده است. زمین نه تنها تأمین‌کننده نیازهای اولیه انسان مانند غذا، آب و هوا است، بلکه زیستگاهی برای میلیون‌ها گونه از موجودات زنده محسوب می‌شود. از این رو، حفظ تعادل اکولوژیکی زمین، وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی است.

 

تهدیدهای انسانی برای زمین

فعالیت‌های انسانی، از جمله بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی و آلودگی محیط زیست، به‌طور جدی بقای زمین را تهدید می‌کند. برخی از مهم‌ترین تهدیدهای انسانی عبارت‌اند از:

 

    تخریب جنگل‌ها: قطع درختان برای گسترش کشاورزی و شهرسازی، تنوع زیستی را کاهش می‌دهد و به افزایش گازهای گلخانه‌ای منجر می‌شود.

    آلودگی منابع آبی: ورود پساب‌های صنعتی و شهری به منابع آبی، حیات آبزیان و کیفیت آب شرب را تهدید می‌کند.

    استفاده بی‌رویه از سوخت‌های فسیلی: تولید گازهای گلخانه‌ای ناشی از سوخت‌های فسیلی، عامل اصلی گرمایش زمین است.

این تهدیدها نشان‌دهنده بی‌توجهی بشر به پیامدهای رفتارش برای زمین است.

 

نقش اخلاق در حفاظت از زمین

 

فیلسوف اُرُد بزرگ معتقد است که حفاظت از زمین، مسئولیتی اخلاقی و انسانی است. او می‌گوید:

 

    "زمین، تنها هدیه‌ای برای ما نیست، آن را دوست بداریم و به آیندگان بسپاریم."

 

این دیدگاه تأکیدی است بر ضرورت حفظ زمین برای نسل‌های آینده. حفاظت از محیط زیست، نه تنها یک وظیفه فردی بلکه یک مسئولیت جمعی است که نیازمند همکاری جهانی است.

 

نتیجه‌گیری

 

 

زمین، این گهواره حیات، به‌عنوان منبعی گرانبها و غیرقابل‌جایگزین باید مورد حفاظت قرار گیرد. رفتارهای خودخواهانه بشر در طول تاریخ، پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای به همراه داشته است که اکنون به بحران‌هایی جهانی تبدیل شده‌اند. فیلسوف اُرُد بزرگ با بتأکید بر اهمیت اخلاق و حران‌هایی جهانی تبدیل شده‌اند. فیلسوف اُرُد بزرگ با تأکید بر اهمیت اخلاق و آینده نگری، خواستار نجات زمین در این شرایط اسفناک زیست محیطی است.

 

 

فصل دوم: دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ درباره زمین

 

زمین به‌عنوان موجودی زنده

فیلسوف اُرُد بزرگ در آثار خود، به‌ویژه در کتاب سرخ، زمین را به‌عنوان موجودی زنده، پویا و شایسته احترام معرفی می‌کند. او می‌نویسد:

    "زمین زنده و پویاست، آن را باید پاس داشت."

این بیان نشان‌دهنده دیدگاهی متفاوت از زمین است. در نگرش اُرُد بزرگ، زمین نه صرفاً یک منبع طبیعی برای بهره‌برداری بلکه موجودی زنده است که با انسان و سایر موجودات زنده در تعامل قرار دارد. او اعتقاد دارد که تغییرات زمین، همچون چرخه‌های زیستی و تغییرات اقلیمی، بخشی از پویایی و حیات آن است:

    "دگرگونی، پایکوبی زمین است، برای پویش و زندگی."

 

اهمیت همبستگی جهانی

فیلسوف اُرُد بزرگ تأکید بسیاری بر اهمیت همکاری جهانی برای حفاظت از محیط زیست دارد. او می‌گوید:

    "کوشش برای نجات زمین، بزرگ‌ترین همبستگی جهانی را نیاز دارد."

این نگرش، بر لزوم همکاری بین‌المللی در مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی تأکید دارد. از دیدگاه اُرُد بزرگ، تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و آب، و نابودی جنگل‌ها، مسائلی جهانی هستند که حل آن‌ها نیازمند اقدام مشترک همه کشورها است.

 

زمین به‌عنوان میراث آیندگان

 

یکی از محورهای اصلی دیدگاه‌های اُرُد بزرگ، احترام به زمین به‌عنوان میراثی گرانبها است که باید به نسل‌های آینده سپرده شود. او در این زمینه می‌گوید:

    "زمین، تنها هدیه‌ای برای ما نیست، آن را دوست بداریم و به آیندگان بسپاریم."

 

این دیدگاه، تأکیدی بر مسئولیت اخلاقی و انسانی هر فرد در قبال زمین دارد. در تفکر اُرُدیسم، هرگونه آسیبی به محیط زیست، به معنای تضییع حقوق نسل‌های آینده است.

 

انتقاد از رفتارهای خودخواهانه انسان

 

فیلسوف اُرُد بزرگ از رفتارهای نادرست بشر که منجر به تخریب محیط زیست می‌شود، به‌شدت انتقاد می‌کند. او معتقد است که بسیاری از بحران‌های زیست‌محیطی، نتیجه خودخواهی و بی‌توجهی انسان‌ها به پیامدهای بلندمدت رفتارهایشان است. در این زمینه، او بیان می‌کند:

    "گرمای روزافزون زمین، آتش نادانی و خودخواهی بشر را براستی نشان می‌دهد."

این جمله، بیانگر نگرانی عمیق فیلسوف از تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر حیات انسان و سایر موجودات زنده است.

 

پیامدهای اخلاقی و زیست‌محیطی

دیدگاه اُرُد بزرگ در مورد زمین، نه تنها بر جنبه‌های زیست‌محیطی بلکه بر جنبه‌های اخلاقی نیز تأکید دارد. او معتقد است که احترام به زمین و حفاظت از آن، باید بخشی از نظام ارزشی و اخلاقی هر فرد باشد. او در این باره می‌نویسد:

 

    "زمین همچون آینه می‌تواند، بازخورد رفتارها و کنش‌های ما باشد."

این دیدگاه، بر اهمیت رفتارهای اخلاقی و تأثیر آن‌ها بر محیط زیست تأکید دارد.

 

نتیجه‌گیری

 

دیدگاه‌های فیلسوف اُرُد بزرگ درباره زمین، تلفیقی از اخلاق، فلسفه و علم است. او با تأکید بر همبستگی جهانی، احترام به زمین به‌عنوان موجودی زنده، و توجه به پیامدهای زیست‌محیطی، ما را به تفکری عمیق‌تر درباره رفتارهایمان با زمین دعوت می‌کند. نگرش اُرُدیسم، الگویی برای احترام به طبیعت و حفظ آن برای نسل‌های آینده ارائه می‌دهد.

 

 

 

فصل سوم: نقش انسان در تخریب محیط زیست از دیدگاه اُرُد بزرگ

 

تأثیر فعالیت‌های انسانی بر محیط زیست

 

از دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ، انسان‌ها نقش محوری در ایجاد و تشدید بحران‌های زیست‌محیطی دارند. او به صراحت بیان می‌کند که بسیاری از مشکلات کنونی زمین، نتیجه رفتارهای خودخواهانه و ناآگاهانه انسان‌ها است. این مشکلات شامل تخریب جنگل‌ها، آلودگی هوا و آب، و تغییرات اقلیمی است.

 

وی در این باره می‌گوید:

    "زمین رویشگاه گل‌هاست، این ما هستیم که تن‌پوشی از آلودگی بر تنش می‌کشیم."

 

عوامل اصلی تخریب محیط زیست

 

 

فیلسوف اُرُد بزرگ در تحلیل خود، عوامل مختلفی را به عنوان دلایل اصلی تخریب محیط زیست شناسایی کرده است. این عوامل عبارت‌اند از:

۱. صنعتی شدن بی‌رویه

رشد سریع صنعت بدون در نظر گرفتن اصول زیست‌محیطی، منجر به انتشار گازهای گلخانه‌ای و آلودگی منابع طبیعی شده است. صنایع پرمصرف و آلاینده، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، تأثیرات مخربی بر اکوسیستم‌های طبیعی دارند.

 

۲. مصرف‌گرایی افراطی

فرهنگ مصرف‌گرایی که در بسیاری از جوامع رواج یافته، به تولید بی‌رویه زباله و استفاده نادرست از منابع طبیعی منجر شده است. اُرُد بزرگ معتقد است که تغییر این فرهنگ، یکی از گام‌های اساسی در حفاظت از زمین است.

 

۳. تخریب جنگل‌ها

جنگل‌ها، به‌عنوان ریه‌های زمین، نقشی حیاتی در جذب دی‌اکسید کربن و تولید اکسیژن دارند. قطع بی‌رویه درختان برای اهداف کشاورزی، ساخت‌وساز، و صنایع چوبی، تعادل زیستی را به‌شدت مختل کرده است.

 

۴. استفاده ناپایدار از منابع آبی

کمبود آب شیرین، یکی از بحران‌های جدی محیط زیستی است. اُرُد بزرگ به این نکته اشاره دارد که استفاده بی‌رویه از منابع آبی و آلودگی رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، پیامدهای فاجعه‌باری برای نسل‌های آینده خواهد داشت.

بحران زباله و مدیریت نامناسب

یکی از مسائل برجسته در دیدگاه‌های اُرُد بزرگ، بحران زباله و تأثیر آن بر محیط زیست است. او بیان می‌کند:

    "زمین بسیار کوچک است، آن را باید از توفان زباله نجات داد."

 

زباله‌های پلاستیکی، شیمیایی، و الکترونیکی از جمله مواردی هستند که به‌سرعت در حال تبدیل شدن به تهدیدی جهانی برای محیط زیست هستند. مدیریت نادرست زباله‌ها و عدم بازیافت مناسب، به تخریب خاک و آلودگی آب و هوا منجر شده است.

تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن

 

گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، یکی از جدی‌ترین تهدیداتی است که بشریت با آن روبه‌رو است. اُرُد بزرگ گرمایش زمین را نتیجه مستقیم رفتارهای انسانی می‌داند. او معتقد است که این پدیده، نتیجه نادانی و خودخواهی بشر است و تأکید می‌کند که برای مقابله با آن، نیاز به تغییر نگرش‌ها و سبک زندگی داریم.

وی می‌گوید:

    "گرمای روزافزون زمین، آتش نادانی و خودخواهی بشر را براستی نشان می‌دهد."

پیامدهای اجتماعی و فرهنگی تخریب محیط زیست

تخریب محیط زیست تنها به بحران‌های زیستی محدود نمی‌شود، بلکه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز به دنبال دارد. اُرُد بزرگ بر این باور است که این بحران‌ها می‌توانند به:

    افزایش فقر و نابرابری

    مهاجرت‌های اجباری

    کاهش کیفیت زندگی

 

منجر شوند و این مسائل ضرورت اقدام فوری برای حفاظت از زمین را دوچندان می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

از دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ، انسان‌ها هم عامل اصلی تخریب محیط زیست و هم کلید حل این بحران هستند. او با نقد رفتارهای خودخواهانه بشر و تأکید بر اهمیت حفاظت از زمین، ما را به تفکر دوباره درباره نقش و مسئولیت خود در برابر محیط زیست فرا می‌خواند.

 

 

فصل چهارم: لیبرالیسم اقتصادی: رویکردی مخالف حفاظت محیط زیست

 

مقدمه‌ای بر لیبرالیسم اقتصادی

لیبرالیسم اقتصادی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مکاتب فکری و اقتصادی، بر آزادی بازار، مالکیت خصوصی، و حداقل دخالت دولت در امور اقتصادی تأکید دارد. این مکتب که از اندیشه‌های متفکرانی چون آدام اسمیت و جان استوارت میل سرچشمه گرفته، به دنبال افزایش بهره‌وری اقتصادی از طریق رقابت آزاد و کاهش موانع دولتی است.

در حالی که این دیدگاه، رشد اقتصادی و توسعه صنعتی را هدف اصلی خود قرار می‌دهد، بسیاری از منتقدان معتقدند که چنین رویکردی، تأثیرات مخربی بر محیط زیست داشته و موجب تشدید بحران‌های زیست‌محیطی می‌شود.

 

اصول اصلی لیبرالیسم اقتصادی

برای درک بهتر تأثیر لیبرالیسم اقتصادی بر محیط زیست، باید با اصول اصلی این مکتب آشنا شویم:

 

۱. آزادی بازار

لیبرالیسم اقتصادی تأکید بسیاری بر آزادی بازار دارد. بر اساس این اصل، بازار باید بدون دخالت دولت عمل کند تا بتواند بهترین نتایج اقتصادی را به دست آورد. این اصل در بسیاری موارد منجر به بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی و عدم توجه به پیامدهای زیست‌محیطی می‌شود.

 

۲. مالکیت خصوصی

مالکیت خصوصی، یکی دیگر از اصول اساسی لیبرالیسم اقتصادی است. این اصل تأکید دارد که افراد باید حق استفاده از منابع و دارایی‌های خود را بدون محدودیت داشته باشند. در برخی موارد، این نگرش باعث سوءاستفاده از منابع طبیعی شده است.

 

 

۳. سودآوری به‌عنوان معیار اصلی

در لیبرالیسم اقتصادی، سودآوری معیار اصلی تصمیم‌گیری است. این نگرش غالباً پیامدهای اجتماعی و زیست‌محیطی فعالیت‌های اقتصادی را نادیده می‌گیرد.

 

تأثیر لیبرالیسم اقتصادی بر محیط زیست :

رویکرد لیبرالیسم اقتصادی در بسیاری از موارد، حفاظت از محیط زیست را به حاشیه رانده است. دلایل این امر عبارت‌اند از:

۱. اولویت دادن به رشد اقتصادی

لیبرالیسم اقتصادی به‌طور کلی رشد اقتصادی را بر حفاظت از محیط زیست ترجیح می‌دهد. این رویکرد، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی را توجیه می‌کند و در بسیاری از موارد، آسیب‌های جدی به اکوسیستم‌ها وارد کرده است.

 

۲. کاهش قوانین و مقررات زیست‌محیطی

یکی از پیامدهای مستقیم لیبرالیسم اقتصادی، کاهش قوانین و مقررات زیست‌محیطی به‌منظور تشویق سرمایه‌گذاری و رشد صنعتی است. این امر باعث شده است که بسیاری از شرکت‌ها بدون توجه به پیامدهای زیست‌محیطی، به فعالیت‌های مخرب خود ادامه دهند.

 

۳. استفاده بیش از حد از منابع طبیعی

لیبرالیسم اقتصادی، بهره‌برداری از منابع طبیعی را به‌عنوان یک ابزار برای رشد اقتصادی می‌بیند. این رویکرد، منجر به از بین رفتن جنگل‌ها، کاهش تنوع زیستی، و آلودگی گسترده منابع آب و خاک شده است.

 

مطالعه موردی: تأثیر سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی

یکی از مثال‌های بارز تأثیرات لیبرالیسم اقتصادی بر محیط زیست، سیاست‌های اقتصادی در کشورهای صنعتی است. این کشورها با کاهش قوانین زیست‌محیطی، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی را افزایش داده‌اند.

 

به عنوان نمونه:

    صنایع نفت و گاز: تأثیر مخرب حفاری و استخراج بر محیط زیست.

    کشاورزی صنعتی: استفاده بی‌رویه از آفت‌کش‌ها و کودهای شیمیایی.

    صنایع تولیدی: انتشار گازهای گلخانه‌ای و آلودگی هوا.

 

نقد لیبرالیسم اقتصادی از منظر اُرُدیسم :

فیلسوف اُرُد بزرگ، یکی از برجسته‌ترین منتقدان لیبرالیسم اقتصادی است. او بر این باور است که این مکتب، ارزش‌های اخلاقی و انسانی را قربانی سودآوری اقتصادی کرده است. وی معتقد است که:

    "زمین، تنها هدیه‌ای برای ما نیست؛ آن را دوست بداریم و به آیندگان بسپاریم."

این دیدگاه نشان می‌دهد که حفاظت از محیط زیست باید در اولویت سیاست‌های اقتصادی قرار گیرد، نه صرفاً به‌عنوان یک موضوع جانبی.

 

نتیجه‌گیری :

لیبرالیسم اقتصادی، با تمرکز بر سودآوری و رشد اقتصادی، اغلب از پیامدهای زیست‌محیطی غافل شده است. این نگرش، نیازمند بازنگری اساسی است تا بتوان تعادلی میان توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست برقرار کرد. دیدگاه‌های فیلسوف اُرُد بزرگ، می‌توانند به‌عنوان یک راهنمای اخلاقی برای ایجاد این تعادل مورد استفاده قرار گیرند.

 

 

فصل پنجم: دیدگاه‌های دونالد ترامپ و تأثیرات سیاست‌های او بر زمین

 

مقدمه‌ای بر سیاست‌های محیط زیستی ترامپ

دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، به‌عنوان یکی از جنجالی‌ترین سیاستمداران تاریخ معاصر شناخته می‌شود. دوره ریاست‌جمهوری او با تصمیمات بحث‌برانگیز در زمینه محیط زیست همراه بود. ترامپ در راستای رویکرد لیبرالیسم اقتصادی، تاکید بر رشد اقتصادی و حمایت از صنایع پرمنفعت مانند نفت و گاز را در اولویت قرار داد. این سیاست‌ها بارها مورد انتقاد فعالان محیط زیست و دانشمندان قرار گرفت.

 

خروج از توافق‌نامه پاریس:

    "من برای مردم پیتسبرگ رئیس‌جمهور هستم، نه پاریس." - دونالد ترامپ

 

یکی از مهم‌ترین تصمیمات ترامپ در حوزه محیط زیست، خروج از توافق‌نامه اقلیمی پاریس بود. این توافق‌نامه که در سال 2015 به امضا رسید، کشورهای جهان را متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای کرد. ترامپ خروج از این توافق را به دلیل تأثیر آن بر اقتصاد آمریکا و اشتغال‌زایی در صنایع زغال‌سنگ و نفت توجیه کرد.

 

حذف محدودیت‌های زیست‌محیطی

ترامپ با امضای چندین فرمان اجرایی، محدودیت‌های زیست‌محیطی دوران اوباما را لغو کرد. برخی از این اقدامات عبارت بودند از: لغو محدودیت‌های انتشار گازهای گلخانه‌ای برای نیروگاه‌های زغال‌سنگ.

    تسریع پروژه‌های بزرگ نفت و گاز مانند خط لوله کی‌استون.

    کاهش نظارت بر آلایندگی‌های صنعتی.

 

این اقدامات با هدف کاهش هزینه‌های صنایع و افزایش رقابت‌پذیری آن‌ها انجام شد اما پیامدهای زیان‌باری برای محیط زیست داشت.

 

نگرش ترامپ به تغییرات اقلیمی

ترامپ بارها تغییرات اقلیمی را به‌عنوان یک "افسانه" یا "حقه" توصیف کرد. او معتقد بود که نظریه گرمایش جهانی به‌عنوان ابزاری برای محدود کردن اقتصاد آمریکا استفاده می‌شود. این دیدگاه نه‌تنها از سوی دانشمندان بلکه از سوی برخی سیاستمداران نیز مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

 

پیامدهای سیاست‌های ترامپ

سیاست‌های زیست‌محیطی ترامپ تأثیرات گسترده‌ای بر محیط زیست و جامعه جهانی داشت. برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:

 

    افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای: لغو محدودیت‌ها منجر به افزایش انتشار آلاینده‌ها در ایالات متحده شد.

    تضعیف تعهدات بین‌المللی: خروج آمریکا از توافق‌نامه پاریس تأثیر منفی بر تلاش‌های جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی داشت.

    کاهش بودجه آژانس حفاظت محیط زیست (EPA): بودجه این آژانس به‌شدت کاهش یافت که باعث کاهش برنامه‌های نظارتی و تحقیقاتی شد.

 

انتقادات به سیاست‌های ترامپ

سیاست‌های ترامپ با انتقادات گسترده‌ای مواجه شد. منتقدان او را به بی‌توجهی به بحران‌های زیست‌محیطی و اولویت دادن به منافع کوتاه‌مدت اقتصادی متهم کردند. این سیاست‌ها همچنین موجب افزایش شکاف بین آمریکا و کشورهای اروپایی در زمینه همکاری‌های زیست‌محیطی شد.

 

نتیجه‌گیری:

دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، نمونه‌ای از تأثیر نگرش‌های لیبرالیسم اقتصادی بر محیط زیست بود. در حالی که این رویکرد می‌تواند به رشد اقتصادی کوتاه‌مدت منجر شود، پیامدهای بلندمدت آن برای زمین و جامعه جهانی نگران‌کننده است. تضاد دیدگاه ترامپ با فلسفه اُرُد بزرگ، نشان‌دهنده اهمیت انتخاب‌های انسانی در تعیین سرنوشت زمین است.

 

 

فصل ششم: تضاد فلسفی: اُرُدیسم در برابر لیبرالیسم اقتصادی

 

مقدمه

تضاد میان اُرُدیسم و لیبرالیسم اقتصادی، نمایانگر تفاوت‌های عمیق در دیدگاه‌ها درباره نقش انسان در حفظ یا بهره‌برداری از زمین است. اُرُدیسم که بر پایه اخلاق، همبستگی جهانی، و مسئولیت انسانی بنا شده، بر حفاظت از محیط زیست و تداوم حیات تأکید می‌کند. در مقابل، لیبرالیسم اقتصادی با تمرکز بر رشد اقتصادی و اولویت دادن به بازار آزاد، اغلب پیامدهای زیست‌محیطی را نادیده می‌گیرد.

 

 

 

اصول اُرُدیسم

اُرُدیسم، فلسفه‌ای است که توسط فیلسوف اُرُد بزرگ مطرح شده و بر این باور است که:

    زمین موجودی زنده است: اُرُد بزرگ معتقد است که زمین بخشی از چرخه حیات است و باید با احترام به آن رفتار کرد.

    مسئولیت اخلاقی: انسان‌ها وظیفه دارند زمین را برای نسل‌های آینده حفظ کنند.

    همبستگی جهانی: مشکلات زیست‌محیطی تنها با همکاری بین‌المللی قابل حل هستند.

 

این اصول نشان‌دهنده دیدگاهی جامع و پایدار نسبت به محیط زیست هستند که به دنبال حفاظت از منابع طبیعی و کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی است.

 

اصول لیبرالیسم اقتصادی

لیبرالیسم اقتصادی، با تمرکز بر بازار آزاد و کاهش مداخلات دولتی، اهداف اقتصادی را در اولویت قرار می‌دهد. برخی از اصول کلیدی آن عبارت‌اند از:

 

    آزادی اقتصادی: افراد و شرکت‌ها آزادند منابع را به‌صورت دلخواه مصرف کنند.

    رشد اقتصادی: اولویت دادن به افزایش تولید و درآمد ملی، حتی به بهای تخریب محیط زیست.

    رقابت آزاد: کاهش مقررات دولتی به‌منظور تسهیل رقابت در بازار.

این اصول با وجود تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی، اغلب موجب تشدید بحران‌های زیست‌محیطی می‌شوند.

 

تفاوت‌های بنیادی

تفاوت‌های اُرُدیسم و لیبرالیسم اقتصادی را می‌توان در سه حوزه اصلی بررسی کرد:

 

1. نگرش به محیط زیست

اُرُدیسم محیط زیست را مقدس و حیاتی می‌داند، در حالی که لیبرالیسم اقتصادی زمین را به‌عنوان منبعی برای بهره‌برداری می‌بیند.

2. اولویت‌های اخلاقی

در اُرُدیسم، اخلاق و مسئولیت انسانی در قبال زمین اولویت دارند. اما در لیبرالیسم اقتصادی، سود و رشد اقتصادی محور تصمیم‌گیری‌ها هستند.

 

3. تأثیرات بلندمدت

اُرُدیسم به پیامدهای بلندمدت تخریب محیط زیست توجه دارد و آن را غیرقابل جبران می‌داند. اما لیبرالیسم اقتصادی غالباً از پیامدهای کوتاه‌مدت اقتصادی پیروی می‌کند.

 

چالش‌ها و انتقادات

هر دو فلسفه با چالش‌ها و انتقادات مواجه‌اند. لیبرالیسم اقتصادی به دلیل تأثیر منفی بر محیط زیست و نادیده گرفتن پیامدهای اجتماعی، مورد انتقاد قرار گرفته است. در مقابل، اُرُدیسم به دلیل عدم ارائه راهکارهای عملی و محدودیت‌های اجرایی در سطح جهانی، به چالش کشیده شده است.

 

 

نتیجه‌گیری

تضاد میان اُرُدیسم و لیبرالیسم اقتصادی، نمونه‌ای از چالش‌های اساسی در تصمیم‌گیری‌های جهانی است. این تضاد نشان‌دهنده نیاز به یک رویکرد متعادل است که بتواند بین رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست توازن برقرار کند. در نهایت، این تصمیم‌ها نقش مهمی در تعیین سرنوشت زمین و نسل‌های آینده خواهند داشت.

 

 

فصل هفتم: راهکارهای پیشنهادی اُرُد بزرگ برای حفاظت از زمین

 

مقدمه

فیلسوف اُرُد بزرگ در اندیشه‌های خود، دیدگاهی جامع و عمیق درباره حفاظت از محیط زیست ارائه می‌دهد. او بر این باور است که حفظ زمین نیازمند تغییرات بنیادین در نگرش انسان‌ها و ایجاد همکاری‌های جهانی است. این فصل به بررسی راهکارهای پیشنهادی او برای حفاظت از محیط زیست می‌پردازد.

۱. تغییر نگرش انسان‌ها نسبت به محیط زیست

یکی از اصول بنیادی در فلسفه اُرُد بزرگ، تغییر نگرش انسان‌ها به زمین است. او معتقد است که:

    "زمین، تنها هدیه‌ای برای ما نیست، بلکه میراثی است که باید به آیندگان سپرده شود."

 

این تغییر نگرش مستلزم آموزش، آگاهی‌بخشی، و پرورش حس مسئولیت‌پذیری در میان افراد است. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که احترام به زمین باید به یک اصل اخلاقی تبدیل شود.

 

۲. همبستگی جهانی برای حفاظت از زمین

یکی از مهم‌ترین راهکارهای پیشنهادی اُرُد بزرگ، ایجاد همبستگی جهانی است. او می‌گوید:

    "کوشش برای نجات زمین، بزرگ‌ترین همبستگی جهانی را نیاز دارد."

این همبستگی شامل همکاری دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، شرکت‌ها، و افراد است. برای مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی، برنامه‌های جامع و هماهنگ در سطح جهانی ضروری است.

۳. توسعه فناوری‌های پاک

فیلسوف اُرُد بزرگ بر اهمیت نوآوری و استفاده از فناوری‌های پاک تأکید دارد. او معتقد است که انسان‌ها باید به جای استفاده از منابع آلاینده مانند سوخت‌های فسیلی، به منابع انرژی تجدیدپذیر روی آورند. این شامل:

    توسعه انرژی خورشیدی و بادی

    سرمایه‌گذاری در فناوری‌های کاهش آلودگی

    مدیریت پسماند با استفاده از فناوری‌های پیشرفته

 

۴. تقویت آموزش زیست‌محیطی

آگاهی‌بخشی و آموزش زیست‌محیطی از دیگر راهکارهای مهم اُرُد بزرگ است. او معتقد است که تغییر نگرش‌ها و رفتارها از طریق آموزش امکان‌پذیر است. برنامه‌های آموزشی باید شامل:

    آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها درباره اهمیت محیط زیست

    برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی برای گروه‌های مختلف

    استفاده از رسانه‌ها برای ارتقای فرهنگ زیست‌محیطی

 

۵. کاهش مصرف و ترویج سبک زندگی پایدار

یکی دیگر از پیشنهادات اُرُد بزرگ، کاهش مصرف و ترویج سبک زندگی پایدار است. او معتقد است که انسان‌ها باید از مصرف‌گرایی افراطی دست بردارند و به سوی زندگی ساده‌تر و هماهنگ‌تر با طبیعت حرکت کنند. این شامل:

    کاهش مصرف منابع طبیعی

    بازیافت و استفاده مجدد از مواد

    حمایت از محصولات محلی و پایدار

 

۶. سیاست‌گذاری‌های حامی محیط زیست

اُرُد بزرگ بر نقش دولت‌ها در حفاظت از محیط زیست تأکید دارد. او پیشنهاد می‌کند که سیاست‌گذاری‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که:

    مصرف سوخت‌های فسیلی کاهش یابد

    صنایع ملزم به کاهش آلودگی شوند

    حفاظت از منابع طبیعی به اولویت ملی تبدیل شود

 

نتیجه‌گیری

راهکارهای پیشنهادی فیلسوف اُرُد بزرگ نشان‌دهنده رویکردی جامع و پایدار به حفاظت از محیط زیست است. او با تأکید بر تغییر نگرش‌ها، همکاری جهانی، توسعه فناوری‌های پاک، و ترویج سبک زندگی پایدار، نقشه راهی برای مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی ارائه می‌دهد. تحقق این راهکارها نیازمند تلاش مشترک همه افراد، دولت‌ها، و سازمان‌های جهانی است.

 

 

فصل هشتم: تحلیل سیاست‌های محیط زیستی لیبرالیسم اقتصادی

 

مقدمه

لیبرالیسم اقتصادی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نظام‌های اقتصادی جهان معاصر، تأثیرات عمیقی بر محیط زیست داشته است. در حالی که این رویکرد به‌دنبال حداکثرسازی سود و بهره‌وری اقتصادی است، اغلب از تأثیرات زیست‌محیطی این سیاست‌ها غفلت می‌شود. این فصل به تحلیل سیاست‌های محیط زیستی لیبرالیسم اقتصادی و پیامدهای آن می‌پردازد.

 

 

۱. اصول لیبرالیسم اقتصادی

لیبرالیسم اقتصادی بر چند اصل کلیدی استوار است:

    آزادی بازار و کاهش دخالت دولت در اقتصاد

    اولویت‌دهی به رشد اقتصادی به‌عنوان هدف اصلی

    اعتقاد به خودتنظیمی بازار به‌جای مقررات‌گذاری گسترده

این اصول، گرچه به افزایش بهره‌وری اقتصادی و نوآوری کمک کرده‌اند، اما پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای نیز به همراه داشته‌اند.

 

۲. پیامدهای زیست‌محیطی سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی

سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی اغلب تأثیرات منفی زیر را بر محیط زیست داشته‌اند:

    تخریب منابع طبیعی: بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی برای افزایش تولید و سود.

    افزایش آلودگی: کاهش مقررات زیست‌محیطی باعث افزایش آلودگی هوا، آب و خاک شده است.

    گرمایش زمین: تکیه بر سوخت‌های فسیلی به‌عنوان منبع اصلی انرژی، عامل اصلی افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای بوده است.

این پیامدها نشان‌دهنده ضعف‌های لیبرالیسم اقتصادی در توجه به جنبه‌های پایداری زیست‌محیطی است.

 

۳. دیدگاه طرفداران لیبرالیسم اقتصادی

طرفداران لیبرالیسم اقتصادی معتقدند که:

    "بازار آزاد بهترین ابزار برای نوآوری و یافتن راه‌حل‌های محیط زیستی است."

آنان بر این باورند که رقابت در بازار آزاد می‌تواند باعث توسعه فناوری‌های پاک شود و کاهش آلودگی را به همراه داشته باشد. همچنین معتقدند که مقررات‌گذاری دولتی اغلب ناکارآمد است و باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود.

 

۴. انتقادات از سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی

منتقدان لیبرالیسم اقتصادی، از جمله فیلسوف اُرُد بزرگ، انتقادات زیر را مطرح می‌کنند:

    بی‌توجهی به عدالت زیست‌محیطی: سیاست‌های اقتصادی اغلب به نفع کشورهای توسعه‌یافته و به ضرر کشورهای در حال توسعه است.

    افزایش نابرابری: لیبرالیسم اقتصادی باعث تشدید نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شود که تأثیرات منفی بر محیط زیست دارد.

    عدم پذیرش مسئولیت: شرکت‌ها و دولت‌ها اغلب از مسئولیت‌های زیست‌محیطی خود شانه خالی می‌کنند.

 

۵. مثال‌هایی از سیاست‌های مضر برای محیط زیست

برخی از سیاست‌ها و اقدامات ناشی از لیبرالیسم اقتصادی که تأثیرات مخربی بر محیط زیست داشته‌اند عبارت‌اند از:

    کاهش مالیات‌ها بر صنایع آلاینده

    عدم تعهد به توافق‌نامه‌های بین‌المللی زیست‌محیطی

    توسعه بی‌رویه مناطق صنعتی بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی

 

۶. ضرورت اصلاح رویکردها

برای کاهش اثرات منفی لیبرالیسم اقتصادی بر محیط زیست، اصلاحات زیر پیشنهاد می‌شود:

    وضع مقررات سخت‌گیرانه‌تر برای حفاظت از محیط زیست

    سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر

    تدوین سیاست‌های اقتصادی که پایداری زیست‌محیطی را مدنظر قرار دهد

 

نتیجه‌گیری

تحلیل سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی نشان می‌دهد که این رویکرد، علی‌رغم مزایای اقتصادی، نیازمند تغییرات اساسی برای هم‌سویی با اهداف زیست‌محیطی است. فیلسوف اُرُد بزرگ با انتقاد از جنبه‌های مضر لیبرالیسم اقتصادی، بر لزوم ایجاد تعادل میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست تأکید دارد. تنها از طریق اصلاح این سیاست‌ها می‌توان به سمت آینده‌ای پایدار حرکت کرد.

 

 

فصل نهم: نقش آموزش و فرهنگ‌سازی در تغییر نگرش‌ها

 

مقدمه

تغییر نگرش‌ها و رفتارهای زیست‌محیطی، نیازمند اقدامات آگاهانه و پایدار در زمینه آموزش و فرهنگ‌سازی است. آموزش و فرهنگ‌سازی زیست‌محیطی، می‌تواند پایه‌ای محکم برای تقویت مسئولیت‌پذیری افراد در قبال محیط زیست ایجاد کند. در این فصل، نقش آموزش و فرهنگ‌سازی در تغییر نگرش‌ها و حرکت به سمت جامعه‌ای پایدار بررسی خواهد شد.

 

۱. اهمیت آموزش زیست‌محیطی

آموزش زیست‌محیطی نقش اساسی در افزایش آگاهی عمومی و تغییر رفتارهای نادرست دارد. این آموزش‌ها می‌توانند در موارد زیر تأثیرگذار باشند:

    افزایش درک افراد از تأثیر فعالیت‌های انسانی بر محیط زیست

    تشویق به استفاده از منابع تجدیدپذیر و کاهش مصرف غیرضروری

    تقویت روحیه همکاری و همبستگی جهانی برای حفاظت از محیط زیست

 

فیلسوف اُرُد بزرگ نیز بر اهمیت آموزش و فرهنگ‌سازی تأکید داشته و آن را یکی از کلیدهای نجات زمین می‌داند.

 

۲. نقش مدارس و دانشگاه‌ها

مدارس و دانشگاه‌ها می‌توانند در تغییر نگرش‌های زیست‌محیطی نسل‌های آینده نقشی اساسی ایفا کنند. برنامه‌های آموزشی با محتوای زیست‌محیطی می‌توانند به دانش‌آموزان و دانشجویان کمک کنند تا:

    با اصول پایداری و مدیریت منابع آشنا شوند

    به تأثیرات رفتارهای خود بر محیط زیست آگاه شوند

    راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای چالش‌های زیست‌محیطی ارائه دهند

این رویکرد به تربیت افرادی متعهد به حفظ محیط زیست کمک می‌کند.

 

۳. نقش رسانه‌ها در فرهنگ‌سازی

رسانه‌ها ابزار قدرتمندی برای انتقال پیام‌های زیست‌محیطی به جامعه هستند. استفاده از رسانه‌های تصویری، چاپی و دیجیتال می‌تواند آگاهی عمومی را افزایش دهد. برخی از روش‌های مؤثر عبارت‌اند از:

    پخش مستندهای زیست‌محیطی

    انتشار مقالات و اخبار مرتبط با بحران‌های زیست‌محیطی

    راه‌اندازی کمپین‌های اطلاع‌رسانی

فیلسوف اُرُد بزرگ نیز بر نقش رسانه‌ها در ایجاد تغییرات فرهنگی و نگرشی تأکید دارد.

 

۴. نقش هنر و ادبیات در تغییر نگرش‌ها

هنر و ادبیات به‌عنوان ابزارهای قدرتمند فرهنگی، می‌توانند پیام‌های زیست‌محیطی را به شکلی اثرگذار منتقل کنند. از نقاشی‌ها و فیلم‌ها گرفته تا شعر و داستان، همه می‌توانند الهام‌بخش مخاطبان برای احترام به محیط زیست باشند.

    "زمین رویشگاه گل‌هاست، اما ما باید از آن مراقبت کنیم تا این زیبایی پابرجا بماند." - فیلسوف اُرُد بزرگ

این جمله نشان‌دهنده تأثیر عمیق هنر و ادبیات در تغییر نگرش‌هاست.

 

۵. ایجاد همبستگی اجتماعی

آموزش و فرهنگ‌سازی می‌توانند حس همبستگی اجتماعی را تقویت کنند. این همبستگی برای ایجاد تغییرات زیست‌محیطی اساسی ضروری است. از طریق آموزش می‌توان افراد را به همکاری و تلاش جمعی برای حفاظت از زمین ترغیب کرد.

 

۶. چالش‌ها و موانع

علی‌رغم اهمیت آموزش و فرهنگ‌سازی، موانعی نیز وجود دارد، از جمله: کمبود منابع مالی برای اجرای برنامه‌های آموزشی

    بی‌توجهی به اهمیت محیط زیست در نظام‌های آموزشی

    مقاومت فرهنگی در برابر تغییر

رفع این چالش‌ها نیازمند تعهد دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی است.

 

نتیجه‌گیری : آموزش و فرهنگ‌سازی زیست‌محیطی نقش حیاتی در تغییر نگرش‌ها و رفتارهای انسان نسبت به محیط زیست دارند. مدارس، رسانه‌ها، هنر و همبستگی اجتماعی ابزارهایی مؤثر برای تحقق این هدف هستند. با اجرای برنامه‌های جامع آموزشی و ترویج فرهنگ حفاظت از زمین، می‌توان به سمت جامعه‌ای پایدار حرکت کرد. فیلسوف اُرُد بزرگ نیز بر اهمیت این موضوع تأکید کرده و آموزش را یکی از کلیدهای نجات زمین می‌داند.

 

 

فصل دهم: همبستگی جهانی: کلید نجات زمین

 

مقدمه

بحران‌های زیست‌محیطی، مانند تغییرات اقلیمی، کاهش منابع طبیعی، و نابودی تنوع زیستی، مرزهای جغرافیایی را نمی‌شناسند. این چالش‌ها نیازمند تلاش و همکاری جهانی هستند. در این فصل، به اهمیت همبستگی جهانی برای حفاظت از زمین و نقش آن در مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی پرداخته می‌شود. دیدگاه‌های فیلسوف اُرُد بزرگ درباره همبستگی جهانی نیز بررسی خواهد شد.

 

۱. بحران‌های زیست‌محیطی: چالشی جهانی

تغییرات اقلیمی و بحران‌های محیط زیستی، مانند گرمایش زمین، ذوب شدن یخ‌های قطبی، و جنگل‌زدایی، به شدت بر همه مناطق جهان تأثیر می‌گذارند. هیچ کشوری نمی‌تواند به تنهایی با این مشکلات مقابله کند. همکاری جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، محافظت از اکوسیستم‌ها، و استفاده پایدار از منابع طبیعی ضروری است.

 

۲. دیدگاه اُرُد بزرگ درباره همبستگی جهانی

فیلسوف اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که:

    "کوشش برای نجات زمین، بزرگ‌ترین همبستگی جهانی را نیاز دارد."

او بر این باور است که همکاری بین‌المللی و اتحاد میان دولت‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی، شرکت‌ها، و مردم عادی، تنها راهکار برای حل بحران‌های زیست‌محیطی است. این دیدگاه، بر نقش انسان‌ها در ایجاد تغییرات مثبت و اهمیت مشارکت جمعی تأکید دارد.

 

۳. نقش توافقات بین‌المللی

توافقات بین‌المللی مانند پیمان پاریس و دستورکار ۲۰۳۰ سازمان ملل برای توسعه پایدار، گام‌های مهمی در راستای همبستگی جهانی هستند. این توافقات اهدافی مانند:

    کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای

    حفظ منابع آبی و خاکی

    حمایت از تنوع زیستی

را دنبال می‌کنند. با این حال، موفقیت این توافقات به تعهد و همکاری واقعی همه کشورها بستگی دارد.

 

۴. نقش جوامع محلی و سازمان‌های غیردولتی

جوامع محلی و سازمان‌های غیردولتی (NGOs) نیز در تقویت همبستگی جهانی نقشی حیاتی دارند. این سازمان‌ها می‌توانند:

    آگاهی عمومی را افزایش دهند

    بر دولت‌ها و شرکت‌ها برای تغییر سیاست‌ها فشار بیاورند

    پروژه‌های زیست‌محیطی محلی را اجرا کنند

فعالیت این سازمان‌ها به تقویت همبستگی جهانی کمک می‌کند و تأثیرات مثبتی در مقیاس‌های کوچک و بزرگ دارد.

 

۵. نقش فناوری و نوآوری

توسعه فناوری‌های پایدار، مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، سیستم‌های حمل‌ونقل سبز، و فناوری‌های کاهش زباله، می‌تواند به نجات زمین کمک کند. نوآوری و تبادل دانش در سطح جهانی از جمله عناصر کلیدی همبستگی برای حفاظت از محیط زیست هستند.

۶. چالش‌های پیش رو

اگرچه همبستگی جهانی ضروری است، اما موانعی نیز وجود دارد، از جمله: تضاد منافع اقتصادی و سیاسی میان کشورها

    نبود منابع مالی کافی برای اجرای پروژه‌های زیست‌محیطی

    کمبود آگاهی عمومی در برخی مناطق جهان

برای غلبه بر این چالش‌ها، نیازمند رهبری قوی و تعهد بلندمدت هستیم.

 

نتیجه‌گیری

همبستگی جهانی، کلید اصلی برای مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی است. همکاری میان دولت‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی، جوامع محلی، و افراد، می‌تواند به تحقق اهداف پایداری و حفاظت از زمین کمک کند. فیلسوف اُرُد بزرگ نیز بر اهمیت این همبستگی تأکید کرده و آن را لازمه نجات زمین می‌داند. اکنون زمان آن است که همه انسان‌ها به مسئولیت خود در قبال محیط زیست عمل کنند و برای آینده‌ای بهتر تلاش کنند.

 

 

 

فصل یازدهم: نتیجه‌گیری: حرکت به سوی آینده‌ای پایدار

 

مقدمه

بحران زیست‌محیطی، زنگ خطری برای تمام بشریت است که نشان می‌دهد دیگر نمی‌توان رفتارهای خودخواهانه و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی را ادامه داد. در این کتاب، تفاوت‌های اساسی میان دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ و سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی، به ویژه رویکردهای دونالد ترامپ، بررسی شد. نتیجه‌گیری این بحث‌ها می‌تواند الهام‌بخش سیاست‌گذاران، فیلسوفان، و مردم برای ایجاد تغییرات مثبت باشد.

 

۱. اهمیت تغییر نگرش‌ها

یکی از نکات کلیدی مطرح شده در این کتاب، ضرورت تغییر نگرش‌های فردی و جمعی نسبت به محیط زیست است. فیلسوف اُرُد بزرگ با تأکید بر ارزش اخلاقی و انسانی حفاظت از زمین، معتقد است که:

    "زمین زنده و پویاست، آن را باید پاس داشت."

 

این نگرش، همه انسان‌ها را مسئول می‌داند و تأکید دارد که حفاظت از زمین وظیفه‌ای است که باید به آیندگان منتقل شود.

 

۲. تضاد میان فلسفه اُرُدیسم و لیبرالیسم اقتصادی

در این کتاب، تضاد میان دو دیدگاه اصلی بررسی شد:

 

    **دیدگاه اُرُد بزرگ:** که بر احترام به زمین، کاهش مصرف‌گرایی، و همکاری جهانی تأکید دارد.

    **دیدگاه لیبرالیسم اقتصادی:** که به دنبال رشد اقتصادی به هر قیمتی است و اغلب محیط زیست را قربانی اهداف کوتاه‌مدت می‌کند.

 

این تضاد نشان‌دهنده چالش‌هایی است که در مسیر ایجاد توسعه پایدار وجود دارد.

 

۳. نیاز به سیاست‌گذاری‌های پایدار

حفظ محیط زیست نیازمند سیاست‌گذاری‌های پایدار و متعهدانه است. این سیاست‌ها باید شامل:

    ترویج انرژی‌های تجدیدپذیر

    کاهش تولید زباله و بازیافت

    حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی

 

در این راستا، همکاری بین‌المللی و نقش سازمان‌های جهانی ضروری است.

 

۴. نقش آموزش و فرهنگ‌سازی

یکی از موضوعات کلیدی، اهمیت آموزش و فرهنگ‌سازی برای ایجاد آگاهی عمومی است. فیلسوف اُرُد بزرگ معتقد است که تغییر نگرش‌ها و رفتارها از طریق آموزش امکان‌پذیر است. مدارس، رسانه‌ها، و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند نقشی اساسی در این زمینه ایفا کنند.

 

۵. آینده‌ای پایدار

اگرچه چالش‌های زیست‌محیطی جدی هستند، اما امید به آینده‌ای پایدار همچنان وجود دارد. با تغییر نگرش‌ها، همکاری جهانی، و سیاست‌گذاری‌های مسئولانه، می‌توان محیط زیستی سالم‌تر برای نسل‌های آینده به وجود آورد. همان‌طور که اُرُد بزرگ می‌گوید:

    "زمین، تنها هدیه‌ای برای ما نیست، آن را دوست بداریم و به آیندگان بسپاریم."

 

نتیجه‌گیری نهایی

این کتاب تلاش داشت تا تضاد میان دیدگاه‌های فلسفی و اقتصادی درباره محیط زیست را آشکار کند و بر اهمیت تغییر نگرش‌ها و همکاری جهانی تأکید کند. اگر همه انسان‌ها مسئولیت خود را در قبال زمین بپذیرند، آینده‌ای پایدار و پر از زندگی ممکن خواهد شد.



منبع: https://orod.123.st/t839-topic

سایت پارس بوک «کتاب فَرگُرد زندگی - واکاوی فلسفه اُرُدیسم توسط هوش مصنوعی گوگل» را منتشر نمود

کتاب فَرگُرد زندگی -  واکاوی فلسفه اُرُدیسم توسط هوش مصنوعی گوگل Fargor10


سایت "پارس بوک" کتاب فَرگُرد زندگی - واکاوی فلسفه اُرُدیسم توسط هوش مصنوعی گوگل  را در بر دارد منتشر نمود .

در کتاب پیش رو کوشش شده است که تبیین جامعی از دیدگاه فیلسوف اُرُد بزرگ (بنیانگذار فلسفه اُرُدیسم) پیرامون مفهوم «زندگی» ارائه گردد: آخرین فرگرد (بخش) کتاب سرخ «زندگی» نام دارد. من بخش نخست این فرگرد را که شامل 75 سخن ارزشمند است را مورد بررسی و واکاوی قرار داده ام.

  1. زندگی: سفری پرمخاطره و پرماجرا: از دیدگاه اُرُد بزرگ، زندگی به مثابه سفری پرمخاطره و پرماجرا تلقی می‌شود که مملو از چالش‌ها و خطرات است. در این سفر، انسان بایستی با هوشیاری و شجاعت کامل گام بردارد تا عبوری موفقیت‌آمیز از مخاطرات داشته باشد و به مقصود نهایی خود نائل آید.
  2. زندگی: فرصتی برای یادگیری و رشد: اُرُد بزرگ، زندگی را فرصتی مغتنم برای یادگیری و رشد قلمداد می‌کند. از نظر ایشان، انسان در طول زندگی خویش باید از تجارب و آموزه‌های مختلف درس بگیرد و در مسیر تعالی و کمال گام بردارد.
  3. زندگی: مسئولیت بزرگی: اُرُد بزرگ، زندگی را به مثابه یک مسئولیت بزرگ می‌داند. ایشان معتقدند که انسان در قبال خود، دیگران و جامعه مسئول است و باید از فرصت زندگی به بهترین نحو ممکن بهره‌برداری نماید.
  4. زندگی: مملو از زیبایی و شگفتی: از دیدگاه اُرُد بزرگ، زندگی سرشار از زیبایی و شگفتی است. ایشان بر این باورند که انسان باید با دیده‌ای باز به زندگی بنگرد و از زیبایی‌های آن لذت ببرد.
  5. مرگ: پایان زندگی نیست: اُرُد بزرگ، زندگی را در پاره خط، زایش و مرگ تلقی نمی‌کند. از نظر ایشان، زندگی گذری از یک مرحله به مرحله دیگر است او به دگرگونی پیوسته همه پدیدگان باور دارد.

جمع‌بندی: نگرش فیلسوف اُرُد بزرگ پیرامون زندگی، نگرشی مثبت و امیدوارانه است.  ایشان زندگی را سفری پرمخاطره اما پربار می‌دانند که فرصتی برای یادگیری، رشد و تعالی انسان فراهم می‌کند.  از نظر ایشان، انسان بایستی با هوشیاری، شجاعت و مسئولیت‌پذیری در این سفر گام بردارد و از زیبایی‌ها و شگفتی‌های آن لذت ببرد


برای دانلود مستقیم کتاب فَرگُرد زندگی - اینجا کلیک کنید




لینک به صفحه اصلی :

https://www.parsbook.com/دانلود-کتاب-فَرگُرد-زندگی

سخنرانی بزرگترین فیلسوف جهان پیرامون انسانیت


استاد فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی :

به یاد بیاوریم که انسانیم ، بشر امروز از یاد برده است که انسان است . انسانیت مهم ترین چیزی است که فراموش کرده ایم . چون انسان بودن را فراموش کرده ایم.
در کتاب سرخ گفته ام : به یاد بیاوریم که انسانیم و انسانیت مهم ترین چیزی است که از ما انتظار می رود .
از یک گیاه انتظار میرود که سبز شود ، میوه ، گل و شکوفه بدهد ، انتظار ما از یک گیاه این است . انتظار گیتی از یک انسان هم انسانیت هست .
در صورتی که بشر امروز از یاد برده است که انسان است . اگر بیاد بیاوریم که انسانیم ، بسیاری از جنگ ها ، ستیزها و دشمنی ها نخواهد بود . همه فراموش کرده ایم که انسانیم . اگر بیاد بیاوریم که انسانیم ، انسانیت پیشه می کنیم ، و اگر انسانیت پیشه کنیم ، مهر و دوستی همه جا را خواهد گرفت .
ما نیامده ایم که بر جهان فرمانروایی کنیم و همه چیز را به کام خودمان بکشیم و نابود کنیم . نه ، ما آمده ایم زندگی کنیم . زندگی زمانی زیباست که همدیگر را عاشقانه دوست داشته باشیم . زمانی زیباست که لب خندان یکدیگر را ببینیم.



آدرس این ویدئو در سایت یوتیوب :

https://www.youtube.com/watch?v=-K_wmiG50V4

بازتاب افکار فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی در میان فارسی زبانهای جهان


مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی

مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا می نویسد :
((آنکه در بیراهه گام بر می دارد ، آرمان خویش را گم کرده است. حکیم ارد بزرگ))
((فداکاری در راه میهن ، خوی بزرگان و جاودانه هاست. حکیم ارد بزرگ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی

روزنامه بهار می نویسد :

((یاد اشک و شیفتگی، آویزه خاموش دلهاست. ارد بزرگ))


مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی

روزنامه ماندگار به صاحب امتیازی احمد ولی مسعود (برادر شهید احمد شاه مسعود) می نویسد :

((اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای ، او را خوار مساز ، بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی. ارد بزرگ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


هفته نامه نسیم امید استان کرمان می نویسد :

((امید در درون کسی که هنوز راهی را برای خویش برنگزیده جای نمی گیرد. حکیم ارد بززرگ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


روزنامه امروز خراسان جنوبی می نویسد :

((نخستین گام بهره کشان کشورها ، در آغاز نابودی بزرگان آنهاست و سپس تاراج دارایی شان. حکیم ارد بزرگ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


نشریه دانشجویی هنرکده (دانشگاه آزاد) می نویسد :

((آنکه با آدمهای گستاخ گفتگو می کند، دیر و یا زود به گناه آنها گرفتار آید. حکیم ارد بزرگ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


روزنامه بهار در بخش سخن روز خود می نویسد :

((اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد .  ارد بزرگ))


مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


هفته نامه فجر چاپ افغانستان می نویسد :

((فرزندان نیک خو، برای نگهداری و کمک به پدر و مادر خویش، بر هم پیشی می گیرند. حکیم ارد بزرگ))
  ((شکار جانوران را باید به فراموشی سپرد. حکیم ارد بزرگ ))



مجله گوناگون چاپ ونکوور کانادا، روزنامه بهار، هفته نامه نسیم امید استان کرمان، روزنامه امروز خراسان جنوبی، نشریه دانشجویی هنرکده، فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی، ماهنامه بازار مونترال، سخنان فیلسوف حکیم ارد بزرگ، بازتاب سخنان حکیم ارد بزرگ، فیلسوف ایرانی


ماهنامه بازار مونترال (نخستین نشریه فارسی زبانان مونترال و اتاوا کشور کانادا) می نویسد : 

((مهرورزی و ستایشگری درمان بسیاری از دردهای آدمیان است . ارد بزرگ))






اعتراف تلخ

امروز سوم فروردین 1397 است دفتر سر رسید سال 1385 خود را باز کردم دیدم 12 سال پیش در این روز یکی از قشنگترین اتفاقات زندگی من رخ داده است .
در آن روز به اتفاق گروهی از دوستان روشنفکر رفتیم برای دیدار فیلسوف حکیم ارد بزرگ ...
فیلسوف میهمانانی از کشور تاجیکستان داشتند که برای دیدارشان از آنجا آمده بودند .
من برای اولین بار از نزدیک آدمهایی را می دیدم که بجز صد سال گذشته همه تاریخ با ما هموطن بوده اند خیلی هیجانزده بودم لهجه بسیار شیرین آنها را هیچگاه از یاد نمی برم یکی از آنها رو به ما کرد و با همان لحن شیرین گفت : « در ایران چه مرد بزرگی دارید ما ارزش ایشان را می دانیم».
تبسمی کردیم و با نگاهی متفکرانه گفتیم : بله همینطور است و ما ارزش بزرگانمان را می دانیم .

حالا 12 سال گذشته ...
 12 سال است که بزرگترین گنجینه زنده فلسفه جهان را ندیده ام ، اما صدها بار ، در مجالس مختلف از دوستی و همنشینی با ایشان گفته ام و کلی خودم را بزرگ جلوه داده ام!

امروز پس از بستن سر رسید سال 1385 ، فهمیدم چقدر خالی هستم چقدر بین من و آنچه به دیگران نشان می دهم فاصله است .
با کمک پسرم نام "حکیم ارد بزرگ" را در تلگرام سرچ کردیم  و به اینجا دست پیدا کردیم.
اعتراف می کنم بشخصه خود من اصلا هم قدردان نیستم تا جایی که خبر دارم آن دوستان روشنفکرنمای دیگر هم مثل من هستند فقط پز روشنفکری می دهیم . می خواهیم بگوییم ما هم عددی هستیم عدد بزرگی هم هستیم اما ، اما هیچ نیستیم این یک حقیقت تلخ است .
من امروز با دیدن عکس ها و مطالب کانال شما خیلی پیش خودم شرمنده شدم.
امیدوارم نسل جوان مثل امثال من نباشند

و. میرزایی